قد اقبل الیکم شهر الله ….

به مناسبت ماه مبارک رمضان در ادامه مطلب بخوانید:

ماه مبارک رمضان

         1. موقعیت ماه مبارک رمضان

          2. امتیاز ماه مبارک رمضان

          3. وجه تسمیه ماه مبارک رمضان

روزه (صیام):

      4. موقعیت روزه

      5. اثرهای روزه

                  الف. فرمایشی از شیخ مرحوم (اع)

                  ب. فرمایشی از آقای مرحوم (اع)

     6. فلسفه سی روز روزه

شب های قدر:

     7. لیلة القدر چیست؟

     8. درک لیلة القدر

     9. علامت لیلة القدر

      10. تکرار شب قدر در هر سال

      11. عظمت شب قدر

      12. وقایع شب قدر

                      الف. نزول قرآن

                      ب. تقدیر امور

                       ج. نزول ملائکه و روح

آیا می دانید؟…

چرا شب قدر به این نام نامیده شد؟

شب قدر کدام شب است؟

علت مخفی بودن شب قدر چیست؟

چرا شب قدر را احیا می داریم؟

چه اموری در شب قدر مقدر می شود؟

فلسفه ی وجودی شب قدر در میان مسلمین چیست؟

“شب قدر برتر از هزار ماه است” یعنی چه؟

چه کسانی از فضیلت شب قدر محروم، و چه کسانی از آن برخوردارند؟

به مناسبت ماه مبارک رمضان بخوانید:

ماه مبارک رمضان

         1. موقعیت ماه مبارک رمضان

          2. امتیاز ماه مبارک رمضان

          3. وجه تسمیه ماه مبارک رمضان

روزه (صیام):

      4. موقعیت روزه

      5. اثرهای روزه

                  الف. فرمایشی از شیخ مرحوم (اع)

                  ب. فرمایشی از آقای مرحوم (اع)

     6. فلسفه سی روز روزه

شب های قدر:

     7. لیلة القدر چیست؟

     8. درک لیلة القدر

     9. علامت لیلة القدر

      10. تکرار شب قدر در هر سال

      11. عظمت شب قدر

      12. وقایع شب قدر

                      الف. نزول قرآن

                      ب. تقدیر امور

                       ج. نزول ملائکه و روح

آیا می دانید؟…

چرا شب قدر به این نام نامیده شد؟

شب قدر کدام شب است؟

علت مخفی بودن شب قدر چیست؟

چرا شب قدر را احیا می داریم؟

چه اموری در شب قدر مقدر می شود؟

فلسفه ی وجودی شب قدر در میان مسلمین چیست؟

“شب قدر برتر از هزار ماه است” یعنی چه؟

چه کسانی از فضیلت شب قدر محروم، و چه کسانی از آن برخوردارند؟

 شهر رمضان الّذى انزل فيه القرآن هدىً للناس و بيّنات من الهدى و الفرقان

 «بقرة،185»

 مــــاه رمضــان

 

1- موقعيت ماه مبارك رمضان:

در يكى از فرمايشات استاد معظم «حفظه اللّه» چنين مى‏خوانيم:

متذكر هستيد كه ماه مبارك رمضان در آمدنش نقشى و موقعيتى دارد و در رفتنش نقش و موقعيت ديگرى دارد. ماه مبارك رمضان وقتى كه مى‏آيد، دوره آخرت را براى ما مى‏آورد و گويا ما دوره دنيايى را گذرانيده‏ايم، دوره ظهور را گذرانيده‏ايم، دوره رجعت را هم گذرانيده‏ايم و وارد دوره آخرت مى‏شويم. شب و روز ماه مبارك رمضان، اوقات و لحظات آن ماه همان اوقات و لحظات آخرت است و همان دوره است. از اولى كه وارد صحراى قيامت مى‏گرديم و حشر و نشر آغاز مى‏شود تا اين‏كه مى‏رسد آن دوره به قسمت آخرش كه مشخص مى‏شود حال اهل نجات و حال اهل هلاكت. ماه مبارك رمضان هر سال براى اهل ايمان تجديد آن دوره‏هاست و اهل بصيرت
لحظات ماه مبارك رمضان را عين همان لحظات آخرت مى‏دانند. اما وقتى كه ماه
رمضان بر بنده‏اى مى‏گذرد و خداوند به او عمر مى‏دهد و و ماه مبارك رمضان تمام مى‏شود و وارد مى‏شود در ماه شوّال بايد متذكر باشد كه باز ماه رمضان نقش ديگرى دارد و موقعيت ديگرى و گزارش امر ديگرى را دارد. در گذشتنش از ما، خبر مى‏دهد به اين كه دوره ذرّ بر ما گذشت و ما دوره ذرّ را طى كرديم و وارد دوره دنيايى شده‏ايم چون دوره ذرّ همان دوره آخرت است.

2- امتياز ماه مبارك رمضان:

اين‏كه ماه رمضان براى روزه گرفتن انتخاب شده به خاطر اين است كه اين ماه بر ساير ماه‏ها برترى دارد. خداوند در قرآن مى‏فرمايد: شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن هدى للناس و بينات من الهدى و الفرقان در اين آيه مباركه بيان شده است كه قرآن كتاب هدايت و راهنماى بشر كه «فرقان» است يعنى با دستورات و قوانين خود روش‏هاى صحيح را از ناصحيح جدا كرده و سعادت انسان‏ها را تضمين نموده است در اين ماه نازل گرديده. و در روايات اسلامى نيز چنين آمده است كه همه كتاب‏هاى بزرگ آسمانى «تورات، انجيل، زبور، صحف و قرآن» همه در اين ماه نازل شده‏اند. به اين ترتيب ماه رمضان همواره ماه نزول كتب بزرگ آسمانى و ماه تعليم و تربيت بوده است چرا كه تربيت و پرورش بدون تعليم و آموزشِ صحيح ممكن نيست. در آخرين جمعه ماه شعبان رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله براى آماده ساختن ياران خود به جهت استقبال از ماه مبارك رمضان خطبه‏اى خواندند و اهميت اين ماه را چنين گوشزد نمودند:

«اى مردم! ماه خدا با بركت، آمرزش و رحمت به سوى شما رو مى‏آورد. اين ماه برترين ماه‏ها است. روزهاى آن برتر از روزهاى ديگر، و شب‏هاى آن بهترين شب‏ها است، لحظات و ساعات اين ماه بهترين ساعات است. ماهى است كه به ميهمانى خدا دعوت شده‏ايد و از كسانى كه مورد اكرام خدا هستند مى‏باشيد. نفس‏هاى شما همچون تسبيح، خوابتان چون عبادت، اعمالتان مقبول، و دعايتان مستجاب است. بنابراين با نيت‏هاى خالص و دل‏هاى پاك از خداوند بخواهيد تا شما را در روزه داشتن و تلاوت قرآن در اين ماه توفيق دهد؛ چرا كه بدبخت كسى است كه از آمرزش الهى در اين ماه بزرگ محروم گردد. با گرسنگى و تشنگى خويش در اين ماه به ياد گرسنگى و تشنگى رستاخيز باشيد، بر فقرا و بينوايان بخشش كنيد، پيران خويش را گرامى داريد، به خردسالان رحم كنيد، پيوند خويشاوندى را محكم سازيد. زبان‏هايتان را از گناه بازداريد، چشمان خويش را از آن‏چه نگاه كردنش حلال نيست بپوشانيد، گوش‏هاى خويش را از آن‏چه شنيدنش حرام است باز داريد، بر يتيمان مردم شفقت و محبت كنيد تا با يتيمان شما چنين كنند …».

3- وجه تسميه ماه مبارك رمضان:

ماه رمضان را به اين نام خواندند زيرا در آن اعضاى بدن از شدّت حرارت گرم مى‏شود و همچنين گفته شده است چون اين ماه گناهان را آتش مى‏زند و از بين مى‏برد، به اين نام خوانده شده است. و حضرت صادق عليه‏السلام در حديثى فرمود: سمى شهر رمضان شهر العتيق لان للّه فيه كلّ يوم و ليلة ستمأة عتيق و فى آخره مثل ما اعتق فيما مضى ماه رمضان ناميده شده است به ماه «عتيق» زيرا خداوند در هر  روز و شبى از اين ماه ششصد آزاده شده (از آتش جهنم دارد) و در آخر اين ماه به اندازه تمام آزاد شدگان، بنده آزاد خواهد كرد (يعنى
30×600).

 

روزه

 

4- موقعيت روزه:

در حديثى فرمودند: ذروة الاسلام الصيام قلّه اسلام، روزه است و حضرت رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: الصوم يسوّد وجه الشيطان روزه، روى شيطان را سياه مى‏كند و باز در جايى فرمود: الصوم جُنّة (اى ستر) من آفات الدنيا و حجاب عن عذاب الاخرة روزه، سپرى است در برابر ضررهاى دنيا و پوششى است از عذاب آخرت و فرمود: قال الله تعالى الصوم لى و انا اجزى به روزه از من است و من به آن پاداش مى‏دهم. سيّد مرحوم مى‏فرمايند: فالصوم يميت مراد النفس و شهوة الطبع و فيه صفاء القلب و طهارة الجوارح روزه، مى‏ميراند مراد نفس را و خواهش طبيعت را. و در روزه است پاكى قلب و تميزى اعضاى بدن

5- اثرات روزه:

روزه ابعاد گوناگونى دارد، و آثار فراوانى از نظر مادى و معنوى در وجود انسان مى‏گذارد كه از همه مهم‏تر «بُعد اخلاقى» و فلسفه تربيتى آن است.

الف ـ از فرمايشات شيخ مرحوم (اع)

در اين‏جا مناسب است ترجمه فرمايش شيخ مرحوم اعلى اللّه مقامه الشريف را نقل كنيم. ايشان مى‏فرمايند:

«خداوند سبحانه بر جميع مكلفين روزه را واجب فرموده براى اين كه گرسنگى بكشند تا جسدهاى ايشان سبك شود و تشنگى بكشند تا جسدهاى ايشان خشكيده شود، و چون خشكيده شود، سبك گردد و در نتيجه، كسالت (كه مانع از پرستش خدا است) از آن‏ها برطرف شود. و خوابيدن ايشان كم شود ـ خوابيدنى كه شخص را به واسطه كمى حسنات در روز قيامت تهى‏دست مى‏گرداند ـ زيرا (آن كسالت) مانع تهجد او در شب مى‏شود و روزى او را كم مى‏كند. پس براى تحصيل زندگى كوشش فراوان مى‏كند و از تحصيل آخرت باز مى‏ماند. ولى هنگامى كه روزه گرفت و گرسنگى كشيد، روحش نيرو مى‏گيرد و بيمارى‏ها از بدنش دفع مى‏شود چرا كه گرسنگى، خورش روح است. (از جهت آن‏كه) بسيارى از بيمارى‏ها از سيرى سرچشمه مى‏گيرد و به خاطر اين است كه معده خانه‏ى بيمارى‏ها است. و هنگامى كه تشنه شد، رطوباتى كه باعث فراموشى و كودنى و كمى فهم و علت بسيارى از امراض هستند خشك مى‏گردد و هنگامى كه روزه گرفت و گرسنگى و تشنگى كشيد، فهم و حافظه‏اش زياد مى‏شود و بادها و امراض از بدنش مى‏رود و كسالتِ در عبادت از او برطرف مى‏شود و جسدش براى انجام طاعات سبك مى‏گردد و تمايلات نفسانى او در هم شكسته مى‏شود و صفات نكوئيده (مانند حسد، غضب، شهوت، تكبر، بغى (سركشى)، دشمنى، آرزوى طولانى، فراموشى از مرگ و آخرت) از نفسش پاك مى‏گردد؛ بلكه هميشه به ياد مرگ و حساب و بهشت و جهنم و آخرت است و از دنيا و مافيها و آن‏چه كه براى خدا نيست و به درد آخرت نمى‏خورد، خود را بر كنار مى‏دارد و همه
اين‏ها نتيجه تشنگى و گرسنگى است. ((خداوند توفيق عمل را به همه ما عنايت بفرمايد)).

ب ـ از فرمايشات آقاى مرحوم (اع)

آقاى مرحوم نيز در يكى از مواعظ خود مى‏فرمايند:

ببين اين روزه چه امر عظيمى است مردم چقدر از اين روزه غافلند و كأنه اين روزه براى آن‏ها قُلُونى و تحميلى است. يك‏پاره‏اى كه به بهانه‏ها از زيرش بيرون مى‏روند و غافلند از اين‏كه چقدر مصلحت مردم در اين است اما منفعتى كه به مزاج و بدن شما مى‏كند اين است كه در تمام ايام سال مى‏خوريد و مى‏آشاميد و در بدن شما اخلاط بسيار زياد مى‏شود و آن اخلاط سبب امراض مى‏شود خداوند عالم در سال، سى روز ايام رياضت قرار داده كه در اين سى روز رياضت بكشيد و گرسنگى بر مزاج شما مسلط شود تا اخلاط شما بسوزد (اگرچه اين‏ها به كار عوام نمى‏آيد لكن به كار متوسطين و خواص مى‏آيد) همين كه حرارت معده و آن قوه هاضمه كه در معده هست غذايى مى‏بيند متوجه او مى‏شود و بيكار نمى‏ماند. متوجه غذا مى‏شود و غذا را هضم مى‏كند وقتى كه غذايى نديد، متوجه اخلاط مى‏شود بنا مى‏كند اخلاط فاسده را تحليل بردن اخلاط فاسده كه تمام شد مزاج تو صحت پيدا مى‏كند. جميع اطبّا و جميع عقلا اين را تصديق مى‏كنند كه انسان در سالى يك مرتبه اين رياضت را بايد بكشد چنان كه اطبّايى هم كه دين نداشتند، گفته‏اند آدم بايد هفته‏اى يك مرتبه انگشت بزند و قى كند. يك چيزى فهميده‏اند و عقلشان نرسيده چه بگويند اين طور گفته‏اند.

… مقصود اين بود كه در ده روز سنت كرده كه انسان روزه بگيرد به جهت آن كه مى‏خواست كه اخلاطى كه در اين ده روز در بدن جمع مى‏شود روزه بگيرد. روزه كه گرفت بدن او از اخلاط پاك مى‏شود. بدن كه از اخلاط پاك شد مزاج صافى مى‏شود. مزاج كه صافى شد شياطين كمتر وسوسه مى‏كنند. باعث اين مى‏شود كه سينه‏ها از وسوسه پاك شود نمى‏دانم كه چه عرض از نكته‏هاى اين شريعت مقدسه كنم. همچنين خصلت‏هاى شياطين اين است كه هر جاى كثيفى كه ديدند طبيعتشان اين است همان طور كه مرغ دانه مى‏خورد و طبيعتش اين است و گوسفند علف مى‏خورد و طبيعتش اين است بعضى مرغ‏ها طبيعتشان اين است كه بر سر درخت منزل كنند بعض حيوانات طبيعتشان اين است روى زمين منزل كنند. خنفسا دلش مى‏خواهد توى خاك و زير زمين منزل كند. همچنين شياطين طبيعتشان اين است كه هر جايى كه نجس است مثل خلا. هر جايى كثيف است مثل سر حمام، آن‏جاها سكنا كنند. آن‏جاهايى كه خاكروبه مى‏ريزند اطراف خانه كه نجاست جمع مى‏شود همچو جاهايى منزل مى‏كنند و آن‏جا را دوست مى‏دارند و از آن گند و بو خوششان مى‏آيد.

… آن اخلاط فاسده و گنديده كه در بدن انسانى جمع مى‏شود شياطين به اين اخلاط كه مى‏رسند جايى مناسب طبيعتشان مى‏بينند سكنا مى‏كنند … اين شياطين مى‏آيند و در آن اخلاط منزل مى‏كنند. همين كه شياطين داخل بدن شدند، فساد مى‏كنند اين اخلاط هم كه جمع شد فساد مى‏كند حكماً و گنديده و متعفن مى‏شوند و لازم نيست كه همين كه خلط گنديد حكماً تب بشود گاه است خلطى مى‏گندد و عضوى فاسد مى‏شود و ناخوشى ديگر پيدا مى‏شود و بسا آن كه تب هم نمى‏آيد. گاه است عضو مخصوص را فاسد مى‏كند … اخلاط كه جمع شد فسادى مى‏كند. شياطين از اين‏جا كه مى‏گذرند مى‏بينند مجمع كثافتى است. از اين جهت در رگ و پى كه خون و كثافت است سكنا مى‏كنند. از اين جهت پيغمبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كه طبيب نفوس بود خواست براى اين اخلاط بدن تنقيه‏اى قرار بدهد كه اين اخلاط فاسده بسوزد و شياطين از بدن بيرون روند. آيا نشنيده‏اى كه اول ماه رمضان كه مى‏شود شياطين را غل مى‏كنند چون ديگر جايى در بدن مؤمن پيدا نمى‏كند كه برود وسوسه كند. دستش بسته مى‏شود غل مى‏شود پس وقتى اين خاصيت براى روزه حاصل مى‏شود و شياطين از بدن
بيرون مى‏روند كه اين شخص به قاعده رياضت روزه بگيرد. نه آن قدر شب بخورد كه روز، تا پَسين خيره كند از سر شب تا صبح نشخوار كند. همين كه صبح شد تُخَمَه كرده از بس خورده سرش درد گرفته و خيره كرده خودش را ناخوش كند. اين طور نباشد.

6- دليل سى روز روزه‏گرفتن:

ممكن است براى كسى اين سؤال مطرح شود كه چرا بايد سى روز روزه گرفت؟ اين امر، اسرار بسيارى دارد كه در كتاب «اسرار العباداتِ» سيّد مرحوم اعلى الله مقامه به طور كامل ذكر گرديده است. و ما فقط در اين قسمت، به حديثى اشاره مى‏كنيم:

روزى اشخاصى از يهود نزد رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آمدند و اعلم ايشان از حضرت سؤال كرد كه چرا خداوند براى امّت تو، سى روز روزه در روز را قرار داده است؟ حضرت فرمود: ان آدم لما اكل من الشجرة بقى فى بطنه ثلثين يوماً ففرض الله على ذريّته ثلثين يوماً الجوع و العطش و الذى يأكلونه بالليل بفضل من اللّه و كذلك على آدم ففرض اللّه على امتى ثم تلا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله قوله تعالى: كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم هنگامى كه آدم از درخت خورد (همان درختى كه از خوردن آن منع شده بود)، (ميوه آن درخت) سى روز در شكم او باقى ماند. پس خداوند بر فرزندان او سى روز گرسنگى و تشنگى را واجب كرد. و اما اين كه در شب مى‏خورند از جهت فضل خداوند است بر ايشان (و گرنه مى‏بايست شب هم از خوردن و آشاميدن خوددارى كنند) و وظيفه آدم هم چنين بوده است. پس بر امت من هم خداوند (منّت گذارده) و واجب كرد روزه را. سپس تلاوت فرمود: «روزه بر شما واجب شد همان طور كه بر امت‏هاى قبل از شما واجب شده بود».

شـب‏هاى قدر

 

7- ليلة القدر چيست:

ممكن است با خود بينديشيم همين كه شب بيست و سوّم ماه مبارك رمضان شد و ما نمرديم و زنده مانديم و بيدار مانديم و دعا خوانديم، ليلة القدر را درك كرده‏ايم. استاد معظّم «حفظه اللّه» در منبرى فرمودند: «اگر اين طور باشد چرا از اول ماه مى‏خوانيم: و ليلة القدر و حج بيتك الحرام و قتلاً فى سبيلك فوفّق لنا، معلوم مى‏شود همان طور كه قتل در راه خدا موهبتى است از طريق خدا، درك ليلة القدر هم اين چنين است و موهبتى است. حال آيا بر شخصِ ما هم ليلة القدر گذشت؟ به حسب وقت گذشت ولى شخصاً بايد به اين فكر باشيم كه بر ما هم ليلة القدر بگذرد ما هم درك كنيم ليلة القدر را، مگر ليلة القدر چيست؟ اجمالاً عرض شده است ليلة القدر يك «آن» و يك لحظه است در مقام اصلى و كلى و بى‏نهايتِ آنات و شئونات جلوه‏هاى اين «آن» و لحظه است. آن «آن»، «آنِ» فَيَضان فيض الهى است از خزائن غيب بر قابليت محمّد و آل محمّد عليهم‏السلام. آن، «آن»، «آنى» است كه با دقيقه و ثانيه و ثالثه و رابعه و خامسه … اندازه‏گيرى نمى‏شود. «آنى» است مناسب با قابليت محمّد و آل محمّد عليهم‏السلامدر مقام جامعيت ايشان كه خزائن الهى، خزائن غيب فوران مى‏كند فيض‏هاى بى‏نهايت الهى بر آن قابليت فوران مى‏كند نه آن فيض‏ها تمام مى‏شود، نه آن خزائن كم مى‏شود و نه آن قابليت استعدادش كم مى‏شود.
حال آن «وقتى» كه بر اين قابليت مى‏گذرد در فيض‏بخشى ليلة القدر گفته مى‏شود (چرا؟) چون فيوضات از خزائن غيبى سرچشمه مى‏گيرد كه نورانى است. (((مطلب دقيقى است؛ دقّت فرماييد)))

8- درك ليلة القدر:

ما چه وقت ليلة القدر را درك مى‏كنيم؟ آن موقعى كه «ما از نظر درون و برون در حالى قرار گرفتيم كه در آن حال «وقتى» كه بر ما مى‏گذرد، «وقتى» باشد كه بتواند آن ساعت و آن «آن» را براى ما محقق كند». به عبارتى ساده‏تر وقتى ما ليلة القدر را درك مى‏كنيم كه ظاهر و باطن ما در معرض آن «آن» و لحظه قرار بگيرد به طورى كه آن لحظه بر ما بگذرد. (چنان كه ذكر شد، ليلة القدر يك لحظه است).

9- علامت ليلة القدر:

راوى مى‏گويد از حضرت پرسيدم علامت ليلة القدر چيست؟ (و احتمال مى‏رود منظور علامت ظاهرى باشد) حضرت فرمودند: علامتها ان تَطيب ريحُها و ان كانت فى برد دفئت و ان كانت فى حر فطابت علامت شب ليلة القدر اين است كه هوا، خوش بو مى‏شود و اگر (آن شب) سرد باشد گرم و اگر گرم باشد معتدل مى‏گردد.

10- تكرار شب قدر در هر سال:

شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و سالى كه قرآن در آن نازل شد نيست بلكه با تكرار سال‏ها، آن شب نيز تكرار مى‏شود. يعنى در هر ماه رمضان شب قدرى است كه در آن شب امور سال آينده تقدير مى‏شود دليل بر اين امر، اين است كه:

اوّلاً: نزول قرآن به طور يكپارچه در يكى از شب‏هاى قدر چهارده قرن گذشته ممكن است ولى تعيين حوادث تمامى قرون گذشته و آينده در آن شب بى معنى است.

 ثانياً: كلمه «يفرق» در آيه شريفه فيها يفرق كل امر حكيم در سوره دخان به خاطر مضارع بودنش، استمرار را مى‏رساند و نيز كلمه «تنزل» در آيه كريمه تنزل الملائكة و الروح فيها بأذن ربهم من كل امر به دليل مضارع بودنش دلالت بر استمرار دارد.

ثالثاً: از ظاهر جمله شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن چنين برمى‏آيد كه مادامى كه ماه رمضان تكرار مى‏شود آن شب نيز تكرار مى‏شود.   پس شب قدر منحصر به يك شب نيست بلكه در هر سال در ماه رمضان تكرار مى‏شود. در اين خصوص در تفسير برهان از شيخ طوسى از ابوذر روايت شده كه گفت: «به رسول خدا  صلى‏الله‏عليه‏و‏آله عرض كردم يا رسول اللّه آيا شب قدر شبى است كه در عهد انبياء بوده و امر به آنان نازل مى‏شده و چون از دنيا رفتند نزول امر در آن شب تعطيل مى‏شده است؟ فرمود: «نه، بلكه شب قدر تا قيامت هست».

11- عظمت شب قدر:

در سوره قدر مى‏خوانيم انا انزلناه فى ليلة القدر، و ما ادريك ما ليلة القدر، ليلة القدر خير من ألف شهر خداوند متعال براى بيان عظمت شب قدر با اين كه ممكن بود بفرمايد: «و ما ادريك ما هى، هى خير من ألف شهر» يعنى با اين كه مى‏توانست در آيه دوم و سوم به جاى كمله «ليلة القدر» ضمير بياورد، خود كلمه را آورد تا بر عظمت اين شب دلالت كند. و با آيه ليلة القدر خير من ألف شهر عظمت اين شب را بيان كرد به اين كه اين شب از هزار ماه بهتر است. منظور از بهتر بودن اين شب از هزار ماه، ـ غير از تفسير باطنى و اصلى آن ـ بهتر بودن از حيث فضيلت عبادت است. از امام صادق  عليه‏السلام سؤال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ (با اين‏كه در آن هزار ماه در هر دوازده ماهش يك شب قدر است) حضرت فرمود: عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت در هزار ماهى كه در آن شب قدر نباشد».

12- وقايع شب قدر:

 

الف – نزول قرآن:

بنا بر آيه انّا انزلناه فى ليلة القدر، همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبير به انزال كرده كه ظهور در يكپارچگى و دفعى بودن دارد نه تنزيل، كه ظاهر در نزول تدريجى است.

ب ـ تقدير امور:

خداوند متعال در شب قدر حوادث يك سال آينده را از قبيل مرگ و زندگى، وسعت يا تنگى روزى، سعادت و شقاوت، خير و شر، طاعت و معصيت و . . . تقدير مى‏كند. در آيه شريفه انا انزلناه فى ليلة القدر كلمه «قدر» دلالت بر تقدير و اندازه‏گيرى دارد و آيه شريفه فيها يفرق كل امر حكيم كه در وصف شب قدر نازل شده است بر تقدير دلالت مى‏كند؛ زيرا كلمه «فرق» به معناى جداسازى و مشخص كردن دو چيز از يكديگر است و فرق هر امر حكيم جز اين معنا ندارد كه آن امر و آن واقعه‏اى كه بايد رخ دهد را با تقدير و اندازه‏گيرى مشخص سازند. امور به حسب قضاى الهى داراى دو مرحله‏اند: يكى اجمال و ابهام و ديگرى تفصيل. و شب قدر به طورى كه از آيه فيها يفرق كل امر حكيم برمى‏آيد، شبى است كه امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصيل بيرون مى‏آيند.

ج – نزول ملائكه و روح:

براساس آيه شريفه تنزل الملئكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر ملائكه و روح در اين شب به اذن پروردگارشان نازل مى‏شوند. شخصى خدمت حضرت على  عليه‏السلام آمد و از ايشان درباره «روح» سؤال كرد. حضرت فرمودند: «روح، جبرئيل نيست جبرئيل از ملائكه است و روح غير جبرئيل است». آن شخص سائل، شك داشت و مطلب بر او بزرگ آمد. عرض كرد: شما حرف بزرگى زديد، من نمى‏يابم كسى كه بگويد روح، غير جبرئيل است. حضرت فرمودند: «تو خودت گمراهى و روايت هم كه مى‏كنى، از اهل ضلالت روايت مى‏كنى». و بعد حضرت چند آيه قرائت فرمودند درباره اين كه روح، غير از جبرئيل و ملائكه است و جدا آورده شده است از جمله: أتى أمر اللّه فلاتستعجلوه سبحانه و تعالى عمّا يشركون، ينزل الملائكة بالروح من أمره على من يشاء من عباده و همچنين: يوم يقوم الروح و الملائكة صفّاً و چند آيه ديگر نيز قرائت فرمود.

آيا مى‏دانيد؟

 

چرا شب قدر به اين نام ناميده شده است؟

براى نامگذارى اين شب به شب قدر، چند وجه ذكر شده است:

1- شب قدر به اين جهت ناميده شده است كه جميع مقدرات بندگان در تمام سال، در آن شب تعيين مى‏شود و شاهد اين مطلب، آيه‏اى از سوره دخان است كه مى‏فرمايد: «در آن شب هر امرى بر طبق حكمت خدا تنظيم مى‏شود».

 2- چون آن شب داراى قدر و شرافت عظيمى است.

3- چون قرآن با تمام قدر و منزلتش به رسول والاّقدر و به‏وسيله فرشته صاحب‏قدر نازل گرديده.

4- شبى است كه مقدر شده قرآن در آن نازل گردد.

5- كسى كه آن شب را احيا كند، صاحب قدر و منزلت مى‏شود.

6- در آن شب، آن قدر فرشتگان نازل مى‏شوند كه عرصه زمين بر آنها تنگ مى‏شود (زيرا تقدير به معناى تنگ گرفتن نيز آمده است). جمع ميان اين تفاسير در مفهوم گسترده «ليلة القدر» ممكن است هر چند تفسير اول از همه مناسب‏تر و معروف‏تر مى‏باشد.

شب قدر، كدام شب است؟

در اين‏كه ليلة القدر در ماه رمضان است ترديدى نيست، ولى در اين‏كه كدام شب از شب‏هاى ماه رمضان است، گفتگو بسيار است. از جمله شب اول، شب هفدهم، شب نوزدهم، شب بيست و يكم يا بيست و سوم است. لذا در روايتى مى‏خوانيم كه در دهه آخر ماه مبارك رسول اكرم  صلى‏الله‏عليه‏و‏آله تمام شب‏ها را احياء مى‏داشت و مشغول عبادت بود. ولى در روايات متعددى كه از طريق اهل بيت رسيده است، بيشتر روى شب بيست و سوم تكيه شده، در حالى كه روايات اهل سنت بيشتر روى شب بيست و هفتم دور مى‏زند.

علت مخفى بودن شب قدر چيست؟

از روايات وارده از ناحيه معصومين برمى‏آيد كه خداوند چيزهايى را به خاطر مهم بودن آنها مخفى داشته است از جمله: ولىّ خود را در ميان مردم مخفى كرده تا هيچ كس او را با ديده حقارت ننگرد، رضاى خود را در انواع كارهاى خير مخفى كرده تا هيچ كس از انجام كارهاى نيك و عبادت كسل و بى‏ميل نشود، اجابتش را در دعاها مخفى كرده تا هيچ‏كدام از دعاها را كوچك نپندارند، زمان مرگ را مخفى كرده تا پيوسته انسان آماده كوچيدن باشد، ظهور حضرت مهدى (عج) را مخفى كرده تا انسان هميشه منتظر ظهورش باشد كه افضل اعمال است، و ليلة القدر را در ميان ساير شب‏ها پنهان داشته تا انسان در همه شب‏هاى ماه رمضان، به احياء و عبادت بپردازد كه هر چه بيشتر در اين كار همت ورزد، به قُرب و كمال زيادترى دست خواهد يافت.

چرا شب قدر را احياء مى‏داريم؟

ليله‏القدر شب نزول كامل‏ترين كتاب آسمانى، نزول بركات معنوىِ بى‏حد و حصر الهى و شبى است كه فرشتگان فوج فوج تا صبح بر مؤمنين و مؤمناتِ در حال عبادت سلام و درود و رحمت مى‏فرستند و خود شاهد و ناظر ركوع و سجود متواضعانه اشرف مخلوقات هستند. شبى است كه آدمى راه طولانى سير الى اللّه را يك‏شبه طى مى‏نمايد؛ زيرا بهتر مى‏تواند به تهذيب نفس بپردازد چرا كه در اين شب شياطين در اسارتند و انسان از شر وسوسه‏هاى آنان در امان است. شبى است كه حضرت محمّد  صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به معراج رفت و انسان كامل حضرت على بن ابيطالب به شهادت رسيد و در آن شب حضرت مهدى (عج) مقدرات يك ساله هر انسانى را به مرحله امضاء مى‏رساند. پس شبى است شريف….

چه امورى در شب قدر مقدر مى‏شود؟

در آن شب تمامى مقدرات بشر تا سال آينده معين مى‏شود از قبيل اجل‏ها، ارزاق، موت، حيات، ثروت، فقر، احتياج، خير و شر و هر امرى كه بايد تحقق يابد. يعنى براى هر كس آن‏چه كه لايق آن است مقدر مى‏كنند، آنچه از روايات و اخبار استفاده مى‏شود اين است كه زمين روز نخستين خلقت تا آخر فناى جهان بى حجت نخواهد بود و خداوند در شب قدر مقدرات را به وسيله حجتش به مرحله امضاء مى‏رساند. امام محمد تقى  عليه‏السلام مى‏فرمايد: «همانا در شب قدر هر سال، تفسير و بيان كارها بر ولىّ امر نازل مى‏شود و نيز براى ولىّ
امر غير از شب قدر هم در هر روزى كه خداى عز و جل صلاح بداند، مانند آن شب امر مخصوص و پوشيده پديد مى‏آيد و فرشتگان در آن شب به سوى ولىّ امر فرود مى‏آيند».

فلسفه وجودى شب قدر در ميان مسلمين چيست؟

روزى پيامبر اكرم  صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در جمع اصحاب خود از چهار پيامبر بنى‏اسرائيل به نام‏هاى ايوب، زكريا، خرقيل و يوشع نام برد كه بدون هيچ نافرمانى، هشتاد سال خدا را شب و روز عبادت كردند. اصحاب آن حضرت آرزو كردند كه اى كاش آنها نيز چنين توفيقى مى‏يافتند و خدا آنها را عمر طولانى عطا مى‏كرد تا همانند چهار عابد مذكور، خدا را عبادت مى‏كردند، پس از آن خداوند سوره قدر را بر پيامبر نازل كرد و فرمود: «يك شب عبادت تو و ذريه و امت تو، از هزار ماه عبادت آنها بهتر است».

طبرسى از ابن عباس روايت كرده است كه حضور پيغمبر اكرم  صلى‏الله‏عليه‏و‏آله عرض كردند: از بنى اسرائيل مردى بود كه هزار ماه اسلحه به كمر خود بسته و در راه خدا جهاد مى‏كرد. پيغمبر اكرم فرمود: اى كاش در ميان امت من هم چنين مردى وجود داشت ولى خداوند عمرهاى امت مرا كوتاه و كمترين عمرهاى امت‏ها قرار داده. جبرئيل نازل شد و سوره قدر را آورد و عرض كرد: پروردگار فرمود: «ما شب قدر را به تو عطا كرديم و آن بهتر است از هزار ماه كه شخص بنى‏اسرائيلى در راه ما جهاد نمود.

«شب قدر برتر از هزار ماه است» يعنى چه؟

در كافى از حضرت صادق  صلى‏الله‏عليه‏و‏آله روايت كرده فرمودند: «رسول خدا در خواب ديد بنى‏اميه بالاى منبر آن جناب رفتند و مردم را به سوى گمراهى و زمان جاهليت سوق مى‏دهند و از دين اسلام برمى‏گردانند. حضرت در حالى كه محزون و دلتنگ بود از خواب برخاست. جبرئيل نازل شد. پيغمبر اكرم  صلى‏الله‏عليه‏و‏آله خواب خود را براى او بيان كرد. جبرئيل عرض كرد: به آن خدايى كه تو را به رسالت فرستاده من از اين امر اطلاعى ندارم. آن‏گاه به آسمان صعود كرد. طولى نكشيد فرود آمد و سوره قدر را آورد و عرض كرد: پروردگار فرمود: 0ما شب قدر را به تو عطا كرديم و آن، بهتر است از هزار ماه كه بنى‏اميه سلطنت مى‏كنند». «ترمذى» كه يكى از علماى مخالفين است مى‏گويد: «راوى اين حديث گفت: ما شماره كرديم، سلطنت بنى اميه را بدون روزى كم و زياد هزار ماه يافتيم».

چه كسانى از فضيلت شب قدر محروم و چه

كسانى از آن برخوردارند؟

در روايات ائمه  عليهم‏السلام آمده است كه پنج گروه از فضيلت شب قدر محروم مى‏باشند، اول كسى كه روزه خود را با حالت مستى افطار كند. دوم كسى كه كينه برادر مسلمانش را در دل داشته باشد. سوم كسى كه پدر و مادرش در چهارچوبه دستورات الهى از او ناراضى باشند. چهارم قاطع رحم. ـ اين افراد در سه جاى قرآن مورد لعن قرار گرفته‏اند ـ پنجم جادوگران، ساحران كه چيزهاى غير واقعى را به صورت حقيقى جلوه مى‏دهند. در مقابل اين گروه افرادى هستند كه از فضائل اين شب گرانقدر برخوردار مى‏شوند. حضرت باقر  عليه‏السلام فرمودند: «اى مردم آگاه باشيد كه هر كس ماه رمضان بر او فرا رسد و او سالم و تندرست باشد و روزها را روزه بدارد و شب‏ها به نيايش بپردازد و مراقب نمازش باشد، به نماز جمعه حاضر شود و فردا كه عيد فطر آيد به نماز عيد رمضان حاضر شود،
محققاً شب قدر را درك كرده و به دريافت جايزه پروردگار كامياب مى‏شود».

تحقیق و جمع آوری: معتقد