به مناسبت ماه مبارک رمضان در ادامه مطلب بخوانید:
ماه مبارک رمضان
1. موقعیت ماه مبارک رمضان
2. امتیاز ماه مبارک رمضان
3. وجه تسمیه ماه مبارک رمضان
روزه (صیام):
4. موقعیت روزه
5. اثرهای روزه
الف. فرمایشی از شیخ مرحوم (اع)
ب. فرمایشی از آقای مرحوم (اع)
6. فلسفه سی روز روزه
شب های قدر:
7. لیلة القدر چیست؟
8. درک لیلة القدر
9. علامت لیلة القدر
10. تکرار شب قدر در هر سال
11. عظمت شب قدر
12. وقایع شب قدر
الف. نزول قرآن
ب. تقدیر امور
ج. نزول ملائکه و روح
آیا می دانید؟…
چرا شب قدر به این نام نامیده شد؟
شب قدر کدام شب است؟
علت مخفی بودن شب قدر چیست؟
چرا شب قدر را احیا می داریم؟
چه اموری در شب قدر مقدر می شود؟
فلسفه ی وجودی شب قدر در میان مسلمین چیست؟
“شب قدر برتر از هزار ماه است” یعنی چه؟
چه کسانی از فضیلت شب قدر محروم، و چه کسانی از آن برخوردارند؟
به مناسبت ماه مبارک رمضان بخوانید:
ماه مبارک رمضان
1. موقعیت ماه مبارک رمضان
2. امتیاز ماه مبارک رمضان
3. وجه تسمیه ماه مبارک رمضان
روزه (صیام):
4. موقعیت روزه
5. اثرهای روزه
الف. فرمایشی از شیخ مرحوم (اع)
ب. فرمایشی از آقای مرحوم (اع)
6. فلسفه سی روز روزه
شب های قدر:
7. لیلة القدر چیست؟
8. درک لیلة القدر
9. علامت لیلة القدر
10. تکرار شب قدر در هر سال
11. عظمت شب قدر
12. وقایع شب قدر
الف. نزول قرآن
ب. تقدیر امور
ج. نزول ملائکه و روح
آیا می دانید؟…
چرا شب قدر به این نام نامیده شد؟
شب قدر کدام شب است؟
علت مخفی بودن شب قدر چیست؟
چرا شب قدر را احیا می داریم؟
چه اموری در شب قدر مقدر می شود؟
فلسفه ی وجودی شب قدر در میان مسلمین چیست؟
“شب قدر برتر از هزار ماه است” یعنی چه؟
چه کسانی از فضیلت شب قدر محروم، و چه کسانی از آن برخوردارند؟
شهر رمضان الّذى انزل فيه القرآن هدىً للناس و بيّنات من الهدى و الفرقان
«بقرة،185»
مــــاه رمضــان
1- موقعيت ماه مبارك رمضان:
در يكى از فرمايشات استاد معظم «حفظه اللّه» چنين مىخوانيم:
متذكر هستيد كه ماه مبارك رمضان در آمدنش نقشى و موقعيتى دارد و در رفتنش نقش و موقعيت ديگرى دارد. ماه مبارك رمضان وقتى كه مىآيد، دوره آخرت را براى ما مىآورد و گويا ما دوره دنيايى را گذرانيدهايم، دوره ظهور را گذرانيدهايم، دوره رجعت را هم گذرانيدهايم و وارد دوره آخرت مىشويم. شب و روز ماه مبارك رمضان، اوقات و لحظات آن ماه همان اوقات و لحظات آخرت است و همان دوره است. از اولى كه وارد صحراى قيامت مىگرديم و حشر و نشر آغاز مىشود تا اينكه مىرسد آن دوره به قسمت آخرش كه مشخص مىشود حال اهل نجات و حال اهل هلاكت. ماه مبارك رمضان هر سال براى اهل ايمان تجديد آن دورههاست و اهل بصيرت
لحظات ماه مبارك رمضان را عين همان لحظات آخرت مىدانند. اما وقتى كه ماه رمضان بر بندهاى مىگذرد و خداوند به او عمر مىدهد و و ماه مبارك رمضان تمام مىشود و وارد مىشود در ماه شوّال بايد متذكر باشد كه باز ماه رمضان نقش ديگرى دارد و موقعيت ديگرى و گزارش امر ديگرى را دارد. در گذشتنش از ما، خبر مىدهد به اين كه دوره ذرّ بر ما گذشت و ما دوره ذرّ را طى كرديم و وارد دوره دنيايى شدهايم چون دوره ذرّ همان دوره آخرت است.
2- امتياز ماه مبارك رمضان:
اينكه ماه رمضان براى روزه گرفتن انتخاب شده به خاطر اين است كه اين ماه بر ساير ماهها برترى دارد. خداوند در قرآن مىفرمايد: شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن هدى للناس و بينات من الهدى و الفرقان در اين آيه مباركه بيان شده است كه قرآن كتاب هدايت و راهنماى بشر كه «فرقان» است يعنى با دستورات و قوانين خود روشهاى صحيح را از ناصحيح جدا كرده و سعادت انسانها را تضمين نموده است در اين ماه نازل گرديده. و در روايات اسلامى نيز چنين آمده است كه همه كتابهاى بزرگ آسمانى «تورات، انجيل، زبور، صحف و قرآن» همه در اين ماه نازل شدهاند. به اين ترتيب ماه رمضان همواره ماه نزول كتب بزرگ آسمانى و ماه تعليم و تربيت بوده است چرا كه تربيت و پرورش بدون تعليم و آموزشِ صحيح ممكن نيست. در آخرين جمعه ماه شعبان رسول خدا صلىاللهعليهوآله براى آماده ساختن ياران خود به جهت استقبال از ماه مبارك رمضان خطبهاى خواندند و اهميت اين ماه را چنين گوشزد نمودند:
«اى مردم! ماه خدا با بركت، آمرزش و رحمت به سوى شما رو مىآورد. اين ماه برترين ماهها است. روزهاى آن برتر از روزهاى ديگر، و شبهاى آن بهترين شبها است، لحظات و ساعات اين ماه بهترين ساعات است. ماهى است كه به ميهمانى خدا دعوت شدهايد و از كسانى كه مورد اكرام خدا هستند مىباشيد. نفسهاى شما همچون تسبيح، خوابتان چون عبادت، اعمالتان مقبول، و دعايتان مستجاب است. بنابراين با نيتهاى خالص و دلهاى پاك از خداوند بخواهيد تا شما را در روزه داشتن و تلاوت قرآن در اين ماه توفيق دهد؛ چرا كه بدبخت كسى است كه از آمرزش الهى در اين ماه بزرگ محروم گردد. با گرسنگى و تشنگى خويش در اين ماه به ياد گرسنگى و تشنگى رستاخيز باشيد، بر فقرا و بينوايان بخشش كنيد، پيران خويش را گرامى داريد، به خردسالان رحم كنيد، پيوند خويشاوندى را محكم سازيد. زبانهايتان را از گناه بازداريد، چشمان خويش را از آنچه نگاه كردنش حلال نيست بپوشانيد، گوشهاى خويش را از آنچه شنيدنش حرام است باز داريد، بر يتيمان مردم شفقت و محبت كنيد تا با يتيمان شما چنين كنند …».
3- وجه تسميه ماه مبارك رمضان:
ماه رمضان را به اين نام خواندند زيرا در آن اعضاى بدن از شدّت حرارت گرم مىشود و همچنين گفته شده است چون اين ماه گناهان را آتش مىزند و از بين مىبرد، به اين نام خوانده شده است. و حضرت صادق عليهالسلام در حديثى فرمود: سمى شهر رمضان شهر العتيق لان للّه فيه كلّ يوم و ليلة ستمأة عتيق و فى آخره مثل ما اعتق فيما مضى ماه رمضان ناميده شده است به ماه «عتيق» زيرا خداوند در هر روز و شبى از اين ماه ششصد آزاده شده (از آتش جهنم دارد) و در آخر اين ماه به اندازه تمام آزاد شدگان، بنده آزاد خواهد كرد (يعنى
30×600).
روزه
4- موقعيت روزه:
در حديثى فرمودند: ذروة الاسلام الصيام قلّه اسلام، روزه است و حضرت رسول صلىاللهعليهوآله فرمود: الصوم يسوّد وجه الشيطان روزه، روى شيطان را سياه مىكند و باز در جايى فرمود: الصوم جُنّة (اى ستر) من آفات الدنيا و حجاب عن عذاب الاخرة روزه، سپرى است در برابر ضررهاى دنيا و پوششى است از عذاب آخرت و فرمود: قال الله تعالى الصوم لى و انا اجزى به روزه از من است و من به آن پاداش مىدهم. سيّد مرحوم مىفرمايند: فالصوم يميت مراد النفس و شهوة الطبع و فيه صفاء القلب و طهارة الجوارح روزه، مىميراند مراد نفس را و خواهش طبيعت را. و در روزه است پاكى قلب و تميزى اعضاى بدن
5- اثرات روزه:
روزه ابعاد گوناگونى دارد، و آثار فراوانى از نظر مادى و معنوى در وجود انسان مىگذارد كه از همه مهمتر «بُعد اخلاقى» و فلسفه تربيتى آن است.
الف ـ از فرمايشات شيخ مرحوم (اع)
در اينجا مناسب است ترجمه فرمايش شيخ مرحوم اعلى اللّه مقامه الشريف را نقل كنيم. ايشان مىفرمايند:
«خداوند سبحانه بر جميع مكلفين روزه را واجب فرموده براى اين كه گرسنگى بكشند تا جسدهاى ايشان سبك شود و تشنگى بكشند تا جسدهاى ايشان خشكيده شود، و چون خشكيده شود، سبك گردد و در نتيجه، كسالت (كه مانع از پرستش خدا است) از آنها برطرف شود. و خوابيدن ايشان كم شود ـ خوابيدنى كه شخص را به واسطه كمى حسنات در روز قيامت تهىدست مىگرداند ـ زيرا (آن كسالت) مانع تهجد او در شب مىشود و روزى او را كم مىكند. پس براى تحصيل زندگى كوشش فراوان مىكند و از تحصيل آخرت باز مىماند. ولى هنگامى كه روزه گرفت و گرسنگى كشيد، روحش نيرو مىگيرد و بيمارىها از بدنش دفع مىشود چرا كه گرسنگى، خورش روح است. (از جهت آنكه) بسيارى از بيمارىها از سيرى سرچشمه مىگيرد و به خاطر اين است كه معده خانهى بيمارىها است. و هنگامى كه تشنه شد، رطوباتى كه باعث فراموشى و كودنى و كمى فهم و علت بسيارى از امراض هستند خشك مىگردد و هنگامى كه روزه گرفت و گرسنگى و تشنگى كشيد، فهم و حافظهاش زياد مىشود و بادها و امراض از بدنش مىرود و كسالتِ در عبادت از او برطرف مىشود و جسدش براى انجام طاعات سبك مىگردد و تمايلات نفسانى او در هم شكسته مىشود و صفات نكوئيده (مانند حسد، غضب، شهوت، تكبر، بغى (سركشى)، دشمنى، آرزوى طولانى، فراموشى از مرگ و آخرت) از نفسش پاك مىگردد؛ بلكه هميشه به ياد مرگ و حساب و بهشت و جهنم و آخرت است و از دنيا و مافيها و آنچه كه براى خدا نيست و به درد آخرت نمىخورد، خود را بر كنار مىدارد و همه
اينها نتيجه تشنگى و گرسنگى است. ((خداوند توفيق عمل را به همه ما عنايت بفرمايد)).
ب ـ از فرمايشات آقاى مرحوم (اع)
آقاى مرحوم نيز در يكى از مواعظ خود مىفرمايند:
ببين اين روزه چه امر عظيمى است مردم چقدر از اين روزه غافلند و كأنه اين روزه براى آنها قُلُونى و تحميلى است. يكپارهاى كه به بهانهها از زيرش بيرون مىروند و غافلند از اينكه چقدر مصلحت مردم در اين است اما منفعتى كه به مزاج و بدن شما مىكند اين است كه در تمام ايام سال مىخوريد و مىآشاميد و در بدن شما اخلاط بسيار زياد مىشود و آن اخلاط سبب امراض مىشود خداوند عالم در سال، سى روز ايام رياضت قرار داده كه در اين سى روز رياضت بكشيد و گرسنگى بر مزاج شما مسلط شود تا اخلاط شما بسوزد (اگرچه اينها به كار عوام نمىآيد لكن به كار متوسطين و خواص مىآيد) همين كه حرارت معده و آن قوه هاضمه كه در معده هست غذايى مىبيند متوجه او مىشود و بيكار نمىماند. متوجه غذا مىشود و غذا را هضم مىكند وقتى كه غذايى نديد، متوجه اخلاط مىشود بنا مىكند اخلاط فاسده را تحليل بردن اخلاط فاسده كه تمام شد مزاج تو صحت پيدا مىكند. جميع اطبّا و جميع عقلا اين را تصديق مىكنند كه انسان در سالى يك مرتبه اين رياضت را بايد بكشد چنان كه اطبّايى هم كه دين نداشتند، گفتهاند آدم بايد هفتهاى يك مرتبه انگشت بزند و قى كند. يك چيزى فهميدهاند و عقلشان نرسيده چه بگويند اين طور گفتهاند.
… مقصود اين بود كه در ده روز سنت كرده كه انسان روزه بگيرد به جهت آن كه مىخواست كه اخلاطى كه در اين ده روز در بدن جمع مىشود روزه بگيرد. روزه كه گرفت بدن او از اخلاط پاك مىشود. بدن كه از اخلاط پاك شد مزاج صافى مىشود. مزاج كه صافى شد شياطين كمتر وسوسه مىكنند. باعث اين مىشود كه سينهها از وسوسه پاك شود نمىدانم كه چه عرض از نكتههاى اين شريعت مقدسه كنم. همچنين خصلتهاى شياطين اين است كه هر جاى كثيفى كه ديدند طبيعتشان اين است همان طور كه مرغ دانه مىخورد و طبيعتش اين است و گوسفند علف مىخورد و طبيعتش اين است بعضى مرغها طبيعتشان اين است كه بر سر درخت منزل كنند بعض حيوانات طبيعتشان اين است روى زمين منزل كنند. خنفسا دلش مىخواهد توى خاك و زير زمين منزل كند. همچنين شياطين طبيعتشان اين است كه هر جايى كه نجس است مثل خلا. هر جايى كثيف است مثل سر حمام، آنجاها سكنا كنند. آنجاهايى كه خاكروبه مىريزند اطراف خانه كه نجاست جمع مىشود همچو جاهايى منزل مىكنند و آنجا را دوست مىدارند و از آن گند و بو خوششان مىآيد.
… آن اخلاط فاسده و گنديده كه در بدن انسانى جمع مىشود شياطين به اين اخلاط كه مىرسند جايى مناسب طبيعتشان مىبينند سكنا مىكنند … اين شياطين مىآيند و در آن اخلاط منزل مىكنند. همين كه شياطين داخل بدن شدند، فساد مىكنند اين اخلاط هم كه جمع شد فساد مىكند حكماً و گنديده و متعفن مىشوند و لازم نيست كه همين كه خلط گنديد حكماً تب بشود گاه است خلطى مىگندد و عضوى فاسد مىشود و ناخوشى ديگر پيدا مىشود و بسا آن كه تب هم نمىآيد. گاه است عضو مخصوص را فاسد مىكند … اخلاط كه جمع شد فسادى مىكند. شياطين از اينجا كه مىگذرند مىبينند مجمع كثافتى است. از اين جهت در رگ و پى كه خون و كثافت است سكنا مىكنند. از اين جهت پيغمبر صلىاللهعليهوآله كه طبيب نفوس بود خواست براى اين اخلاط بدن تنقيهاى قرار بدهد كه اين اخلاط فاسده بسوزد و شياطين از بدن بيرون روند. آيا نشنيدهاى كه اول ماه رمضان كه مىشود شياطين را غل مىكنند چون ديگر جايى در بدن مؤمن پيدا نمىكند كه برود وسوسه كند. دستش بسته مىشود غل مىشود پس وقتى اين خاصيت براى روزه حاصل مىشود و شياطين از بدن
بيرون مىروند كه اين شخص به قاعده رياضت روزه بگيرد. نه آن قدر شب بخورد كه روز، تا پَسين خيره كند از سر شب تا صبح نشخوار كند. همين كه صبح شد تُخَمَه كرده از بس خورده سرش درد گرفته و خيره كرده خودش را ناخوش كند. اين طور نباشد.
6- دليل سى روز روزهگرفتن:
ممكن است براى كسى اين سؤال مطرح شود كه چرا بايد سى روز روزه گرفت؟ اين امر، اسرار بسيارى دارد كه در كتاب «اسرار العباداتِ» سيّد مرحوم اعلى الله مقامه به طور كامل ذكر گرديده است. و ما فقط در اين قسمت، به حديثى اشاره مىكنيم:
روزى اشخاصى از يهود نزد رسول خدا صلىاللهعليهوآله آمدند و اعلم ايشان از حضرت سؤال كرد كه چرا خداوند براى امّت تو، سى روز روزه در روز را قرار داده است؟ حضرت فرمود: ان آدم لما اكل من الشجرة بقى فى بطنه ثلثين يوماً ففرض الله على ذريّته ثلثين يوماً الجوع و العطش و الذى يأكلونه بالليل بفضل من اللّه و كذلك على آدم ففرض اللّه على امتى ثم تلا صلىاللهعليهوآله قوله تعالى: كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم هنگامى كه آدم از درخت خورد (همان درختى كه از خوردن آن منع شده بود)، (ميوه آن درخت) سى روز در شكم او باقى ماند. پس خداوند بر فرزندان او سى روز گرسنگى و تشنگى را واجب كرد. و اما اين كه در شب مىخورند از جهت فضل خداوند است بر ايشان (و گرنه مىبايست شب هم از خوردن و آشاميدن خوددارى كنند) و وظيفه آدم هم چنين بوده است. پس بر امت من هم خداوند (منّت گذارده) و واجب كرد روزه را. سپس تلاوت فرمود: «روزه بر شما واجب شد همان طور كه بر امتهاى قبل از شما واجب شده بود».
شـبهاى قدر
7- ليلة القدر چيست:
ممكن است با خود بينديشيم همين كه شب بيست و سوّم ماه مبارك رمضان شد و ما نمرديم و زنده مانديم و بيدار مانديم و دعا خوانديم، ليلة القدر را درك كردهايم. استاد معظّم «حفظه اللّه» در منبرى فرمودند: «اگر اين طور باشد چرا از اول ماه مىخوانيم: و ليلة القدر و حج بيتك الحرام و قتلاً فى سبيلك فوفّق لنا، معلوم مىشود همان طور كه قتل در راه خدا موهبتى است از طريق خدا، درك ليلة القدر هم اين چنين است و موهبتى است. حال آيا بر شخصِ ما هم ليلة القدر گذشت؟ به حسب وقت گذشت ولى شخصاً بايد به اين فكر باشيم كه بر ما هم ليلة القدر بگذرد ما هم درك كنيم ليلة القدر را، مگر ليلة القدر چيست؟ اجمالاً عرض شده است ليلة القدر يك «آن» و يك لحظه است در مقام اصلى و كلى و بىنهايتِ آنات و شئونات جلوههاى اين «آن» و لحظه است. آن «آن»، «آنِ» فَيَضان فيض الهى است از خزائن غيب بر قابليت محمّد و آل محمّد عليهمالسلام. آن، «آن»، «آنى» است كه با دقيقه و ثانيه و ثالثه و رابعه و خامسه … اندازهگيرى نمىشود. «آنى» است مناسب با قابليت محمّد و آل محمّد عليهمالسلامدر مقام جامعيت ايشان كه خزائن الهى، خزائن غيب فوران مىكند فيضهاى بىنهايت الهى بر آن قابليت فوران مىكند نه آن فيضها تمام مىشود، نه آن خزائن كم مىشود و نه آن قابليت استعدادش كم مىشود.
حال آن «وقتى» كه بر اين قابليت مىگذرد در فيضبخشى ليلة القدر گفته مىشود (چرا؟) چون فيوضات از خزائن غيبى سرچشمه مىگيرد كه نورانى است. (((مطلب دقيقى است؛ دقّت فرماييد)))
8- درك ليلة القدر:
ما چه وقت ليلة القدر را درك مىكنيم؟ آن موقعى كه «ما از نظر درون و برون در حالى قرار گرفتيم كه در آن حال «وقتى» كه بر ما مىگذرد، «وقتى» باشد كه بتواند آن ساعت و آن «آن» را براى ما محقق كند». به عبارتى سادهتر وقتى ما ليلة القدر را درك مىكنيم كه ظاهر و باطن ما در معرض آن «آن» و لحظه قرار بگيرد به طورى كه آن لحظه بر ما بگذرد. (چنان كه ذكر شد، ليلة القدر يك لحظه است).
9- علامت ليلة القدر:
راوى مىگويد از حضرت پرسيدم علامت ليلة القدر چيست؟ (و احتمال مىرود منظور علامت ظاهرى باشد) حضرت فرمودند: علامتها ان تَطيب ريحُها و ان كانت فى برد دفئت و ان كانت فى حر فطابت علامت شب ليلة القدر اين است كه هوا، خوش بو مىشود و اگر (آن شب) سرد باشد گرم و اگر گرم باشد معتدل مىگردد.
10- تكرار شب قدر در هر سال:
شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و سالى كه قرآن در آن نازل شد نيست بلكه با تكرار سالها، آن شب نيز تكرار مىشود. يعنى در هر ماه رمضان شب قدرى است كه در آن شب امور سال آينده تقدير مىشود دليل بر اين امر، اين است كه:
اوّلاً: نزول قرآن به طور يكپارچه در يكى از شبهاى قدر چهارده قرن گذشته ممكن است ولى تعيين حوادث تمامى قرون گذشته و آينده در آن شب بى معنى است.
ثانياً: كلمه «يفرق» در آيه شريفه فيها يفرق كل امر حكيم در سوره دخان به خاطر مضارع بودنش، استمرار را مىرساند و نيز كلمه «تنزل» در آيه كريمه تنزل الملائكة و الروح فيها بأذن ربهم من كل امر به دليل مضارع بودنش دلالت بر استمرار دارد.
ثالثاً: از ظاهر جمله شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن چنين برمىآيد كه مادامى كه ماه رمضان تكرار مىشود آن شب نيز تكرار مىشود. پس شب قدر منحصر به يك شب نيست بلكه در هر سال در ماه رمضان تكرار مىشود. در اين خصوص در تفسير برهان از شيخ طوسى از ابوذر روايت شده كه گفت: «به رسول خدا صلىاللهعليهوآله عرض كردم يا رسول اللّه آيا شب قدر شبى است كه در عهد انبياء بوده و امر به آنان نازل مىشده و چون از دنيا رفتند نزول امر در آن شب تعطيل مىشده است؟ فرمود: «نه، بلكه شب قدر تا قيامت هست».
11- عظمت شب قدر:
در سوره قدر مىخوانيم انا انزلناه فى ليلة القدر، و ما ادريك ما ليلة القدر، ليلة القدر خير من ألف شهر خداوند متعال براى بيان عظمت شب قدر با اين كه ممكن بود بفرمايد: «و ما ادريك ما هى، هى خير من ألف شهر» يعنى با اين كه مىتوانست در آيه دوم و سوم به جاى كمله «ليلة القدر» ضمير بياورد، خود كلمه را آورد تا بر عظمت اين شب دلالت كند. و با آيه ليلة القدر خير من ألف شهر عظمت اين شب را بيان كرد به اين كه اين شب از هزار ماه بهتر است. منظور از بهتر بودن اين شب از هزار ماه، ـ غير از تفسير باطنى و اصلى آن ـ بهتر بودن از حيث فضيلت عبادت است. از امام صادق عليهالسلام سؤال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ (با اينكه در آن هزار ماه در هر دوازده ماهش يك شب قدر است) حضرت فرمود: عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت در هزار ماهى كه در آن شب قدر نباشد».
12- وقايع شب قدر:
الف – نزول قرآن:
بنا بر آيه انّا انزلناه فى ليلة القدر، همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبير به انزال كرده كه ظهور در يكپارچگى و دفعى بودن دارد نه تنزيل، كه ظاهر در نزول تدريجى است.
ب ـ تقدير امور:
خداوند متعال در شب قدر حوادث يك سال آينده را از قبيل مرگ و زندگى، وسعت يا تنگى روزى، سعادت و شقاوت، خير و شر، طاعت و معصيت و . . . تقدير مىكند. در آيه شريفه انا انزلناه فى ليلة القدر كلمه «قدر» دلالت بر تقدير و اندازهگيرى دارد و آيه شريفه فيها يفرق كل امر حكيم كه در وصف شب قدر نازل شده است بر تقدير دلالت مىكند؛ زيرا كلمه «فرق» به معناى جداسازى و مشخص كردن دو چيز از يكديگر است و فرق هر امر حكيم جز اين معنا ندارد كه آن امر و آن واقعهاى كه بايد رخ دهد را با تقدير و اندازهگيرى مشخص سازند. امور به حسب قضاى الهى داراى دو مرحلهاند: يكى اجمال و ابهام و ديگرى تفصيل. و شب قدر به طورى كه از آيه فيها يفرق كل امر حكيم برمىآيد، شبى است كه امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصيل بيرون مىآيند.
ج – نزول ملائكه و روح:
براساس آيه شريفه تنزل الملئكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر ملائكه و روح در اين شب به اذن پروردگارشان نازل مىشوند. شخصى خدمت حضرت على عليهالسلام آمد و از ايشان درباره «روح» سؤال كرد. حضرت فرمودند: «روح، جبرئيل نيست جبرئيل از ملائكه است و روح غير جبرئيل است». آن شخص سائل، شك داشت و مطلب بر او بزرگ آمد. عرض كرد: شما حرف بزرگى زديد، من نمىيابم كسى كه بگويد روح، غير جبرئيل است. حضرت فرمودند: «تو خودت گمراهى و روايت هم كه مىكنى، از اهل ضلالت روايت مىكنى». و بعد حضرت چند آيه قرائت فرمودند درباره اين كه روح، غير از جبرئيل و ملائكه است و جدا آورده شده است از جمله: أتى أمر اللّه فلاتستعجلوه سبحانه و تعالى عمّا يشركون، ينزل الملائكة بالروح من أمره على من يشاء من عباده و همچنين: يوم يقوم الروح و الملائكة صفّاً و چند آيه ديگر نيز قرائت فرمود.
آيا مىدانيد؟
چرا شب قدر به اين نام ناميده شده است؟
براى نامگذارى اين شب به شب قدر، چند وجه ذكر شده است:
1- شب قدر به اين جهت ناميده شده است كه جميع مقدرات بندگان در تمام سال، در آن شب تعيين مىشود و شاهد اين مطلب، آيهاى از سوره دخان است كه مىفرمايد: «در آن شب هر امرى بر طبق حكمت خدا تنظيم مىشود».
2- چون آن شب داراى قدر و شرافت عظيمى است.
3- چون قرآن با تمام قدر و منزلتش به رسول والاّقدر و بهوسيله فرشته صاحبقدر نازل گرديده.
4- شبى است كه مقدر شده قرآن در آن نازل گردد.
5- كسى كه آن شب را احيا كند، صاحب قدر و منزلت مىشود.
6- در آن شب، آن قدر فرشتگان نازل مىشوند كه عرصه زمين بر آنها تنگ مىشود (زيرا تقدير به معناى تنگ گرفتن نيز آمده است). جمع ميان اين تفاسير در مفهوم گسترده «ليلة القدر» ممكن است هر چند تفسير اول از همه مناسبتر و معروفتر مىباشد.
شب قدر، كدام شب است؟
در اينكه ليلة القدر در ماه رمضان است ترديدى نيست، ولى در اينكه كدام شب از شبهاى ماه رمضان است، گفتگو بسيار است. از جمله شب اول، شب هفدهم، شب نوزدهم، شب بيست و يكم يا بيست و سوم است. لذا در روايتى مىخوانيم كه در دهه آخر ماه مبارك رسول اكرم صلىاللهعليهوآله تمام شبها را احياء مىداشت و مشغول عبادت بود. ولى در روايات متعددى كه از طريق اهل بيت رسيده است، بيشتر روى شب بيست و سوم تكيه شده، در حالى كه روايات اهل سنت بيشتر روى شب بيست و هفتم دور مىزند.
علت مخفى بودن شب قدر چيست؟
از روايات وارده از ناحيه معصومين برمىآيد كه خداوند چيزهايى را به خاطر مهم بودن آنها مخفى داشته است از جمله: ولىّ خود را در ميان مردم مخفى كرده تا هيچ كس او را با ديده حقارت ننگرد، رضاى خود را در انواع كارهاى خير مخفى كرده تا هيچ كس از انجام كارهاى نيك و عبادت كسل و بىميل نشود، اجابتش را در دعاها مخفى كرده تا هيچكدام از دعاها را كوچك نپندارند، زمان مرگ را مخفى كرده تا پيوسته انسان آماده كوچيدن باشد، ظهور حضرت مهدى (عج) را مخفى كرده تا انسان هميشه منتظر ظهورش باشد كه افضل اعمال است، و ليلة القدر را در ميان ساير شبها پنهان داشته تا انسان در همه شبهاى ماه رمضان، به احياء و عبادت بپردازد كه هر چه بيشتر در اين كار همت ورزد، به قُرب و كمال زيادترى دست خواهد يافت.
چرا شب قدر را احياء مىداريم؟
ليلهالقدر شب نزول كاملترين كتاب آسمانى، نزول بركات معنوىِ بىحد و حصر الهى و شبى است كه فرشتگان فوج فوج تا صبح بر مؤمنين و مؤمناتِ در حال عبادت سلام و درود و رحمت مىفرستند و خود شاهد و ناظر ركوع و سجود متواضعانه اشرف مخلوقات هستند. شبى است كه آدمى راه طولانى سير الى اللّه را يكشبه طى مىنمايد؛ زيرا بهتر مىتواند به تهذيب نفس بپردازد چرا كه در اين شب شياطين در اسارتند و انسان از شر وسوسههاى آنان در امان است. شبى است كه حضرت محمّد صلىاللهعليهوآله به معراج رفت و انسان كامل حضرت على بن ابيطالب به شهادت رسيد و در آن شب حضرت مهدى (عج) مقدرات يك ساله هر انسانى را به مرحله امضاء مىرساند. پس شبى است شريف….
چه امورى در شب قدر مقدر مىشود؟
در آن شب تمامى مقدرات بشر تا سال آينده معين مىشود از قبيل اجلها، ارزاق، موت، حيات، ثروت، فقر، احتياج، خير و شر و هر امرى كه بايد تحقق يابد. يعنى براى هر كس آنچه كه لايق آن است مقدر مىكنند، آنچه از روايات و اخبار استفاده مىشود اين است كه زمين روز نخستين خلقت تا آخر فناى جهان بى حجت نخواهد بود و خداوند در شب قدر مقدرات را به وسيله حجتش به مرحله امضاء مىرساند. امام محمد تقى عليهالسلام مىفرمايد: «همانا در شب قدر هر سال، تفسير و بيان كارها بر ولىّ امر نازل مىشود و نيز براى ولىّ
امر غير از شب قدر هم در هر روزى كه خداى عز و جل صلاح بداند، مانند آن شب امر مخصوص و پوشيده پديد مىآيد و فرشتگان در آن شب به سوى ولىّ امر فرود مىآيند».
فلسفه وجودى شب قدر در ميان مسلمين چيست؟
روزى پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله در جمع اصحاب خود از چهار پيامبر بنىاسرائيل به نامهاى ايوب، زكريا، خرقيل و يوشع نام برد كه بدون هيچ نافرمانى، هشتاد سال خدا را شب و روز عبادت كردند. اصحاب آن حضرت آرزو كردند كه اى كاش آنها نيز چنين توفيقى مىيافتند و خدا آنها را عمر طولانى عطا مىكرد تا همانند چهار عابد مذكور، خدا را عبادت مىكردند، پس از آن خداوند سوره قدر را بر پيامبر نازل كرد و فرمود: «يك شب عبادت تو و ذريه و امت تو، از هزار ماه عبادت آنها بهتر است».
طبرسى از ابن عباس روايت كرده است كه حضور پيغمبر اكرم صلىاللهعليهوآله عرض كردند: از بنى اسرائيل مردى بود كه هزار ماه اسلحه به كمر خود بسته و در راه خدا جهاد مىكرد. پيغمبر اكرم فرمود: اى كاش در ميان امت من هم چنين مردى وجود داشت ولى خداوند عمرهاى امت مرا كوتاه و كمترين عمرهاى امتها قرار داده. جبرئيل نازل شد و سوره قدر را آورد و عرض كرد: پروردگار فرمود: «ما شب قدر را به تو عطا كرديم و آن بهتر است از هزار ماه كه شخص بنىاسرائيلى در راه ما جهاد نمود.
«شب قدر برتر از هزار ماه است» يعنى چه؟
در كافى از حضرت صادق صلىاللهعليهوآله روايت كرده فرمودند: «رسول خدا در خواب ديد بنىاميه بالاى منبر آن جناب رفتند و مردم را به سوى گمراهى و زمان جاهليت سوق مىدهند و از دين اسلام برمىگردانند. حضرت در حالى كه محزون و دلتنگ بود از خواب برخاست. جبرئيل نازل شد. پيغمبر اكرم صلىاللهعليهوآله خواب خود را براى او بيان كرد. جبرئيل عرض كرد: به آن خدايى كه تو را به رسالت فرستاده من از اين امر اطلاعى ندارم. آنگاه به آسمان صعود كرد. طولى نكشيد فرود آمد و سوره قدر را آورد و عرض كرد: پروردگار فرمود: 0ما شب قدر را به تو عطا كرديم و آن، بهتر است از هزار ماه كه بنىاميه سلطنت مىكنند». «ترمذى» كه يكى از علماى مخالفين است مىگويد: «راوى اين حديث گفت: ما شماره كرديم، سلطنت بنى اميه را بدون روزى كم و زياد هزار ماه يافتيم».
چه كسانى از فضيلت شب قدر محروم و چه
كسانى از آن برخوردارند؟
در روايات ائمه عليهمالسلام آمده است كه پنج گروه از فضيلت شب قدر محروم مىباشند، اول كسى كه روزه خود را با حالت مستى افطار كند. دوم كسى كه كينه برادر مسلمانش را در دل داشته باشد. سوم كسى كه پدر و مادرش در چهارچوبه دستورات الهى از او ناراضى باشند. چهارم قاطع رحم. ـ اين افراد در سه جاى قرآن مورد لعن قرار گرفتهاند ـ پنجم جادوگران، ساحران كه چيزهاى غير واقعى را به صورت حقيقى جلوه مىدهند. در مقابل اين گروه افرادى هستند كه از فضائل اين شب گرانقدر برخوردار مىشوند. حضرت باقر عليهالسلام فرمودند: «اى مردم آگاه باشيد كه هر كس ماه رمضان بر او فرا رسد و او سالم و تندرست باشد و روزها را روزه بدارد و شبها به نيايش بپردازد و مراقب نمازش باشد، به نماز جمعه حاضر شود و فردا كه عيد فطر آيد به نماز عيد رمضان حاضر شود،
محققاً شب قدر را درك كرده و به دريافت جايزه پروردگار كامياب مىشود».
تحقیق و جمع آوری: معتقد