عالم ربانی مرحوم حاج محمدکریم کرمانی اعلی الله مقامه برای برخی از فرزندان خود رساله مختصر الفباء را نگاشتهاند. این رساله کوتاه برای آشنایی با حروف و خواندن خط است و به بعضی عقاید اسلامیه و ایمانیه نیز اشاره شده است.
ذکر اذان، اقامه، سوره حمد و توحید، بعضی اذکار نماز، تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها، و اعداد به حروف، از دیگر مطالب است.
درباره جایگاه آموزش و پرورشِ کودکان در مکتب بزرگان در مواضع دیگر نوشتهایم و آثار مکتبی در عرصه نونهالان را مفصلاً معرفی کردهایم.
بهطور مشخص در مقدمهای که برای ترجمه انگلیسی رساله هدایةالصبیان تنظیم کردهایم مطالبی درباره اهمیت آموزش اصول عقایدِ شیعه اثنیعشری به کودکان و نوجوانان، تاریخِ آموزش اصول عقاید شیعی به کودکان و نوجوانان در مکتب و… ارائه شده است.
در این یادداشت به جنبه دیگری از رساله الفباء اشاره میکنیم.
یکی از نکاتی که در این رساله جلب توجه میکند، حرکتگذاری و بهکارگیری «شَکل» و «اعراب» در واژگان فارسی است. ایشان نوع جملههای فارسی را مشکول* ساخته و حتی واژههای متداول را حرکتگذاری کردهاند.
برای نمونه مرقوم فرمودهاند: «اُصُوْلِ دیٖن چَهار است. فَرْمٰانْبُرْدٰارِیِ خُدا وَ پَیغَمْبَرْ وَ اِمٰامٰانْ وٰاجِبَ اسْتْ» و دیگر واژهها و جملهها.
یکی از شیوههای نگارش در گذشته، مشکولسازی واژگان، اعم از فارسی و عربی بوده و یکی از مؤلفههای رسمالخط قرنهای گذشته بهویژه قرن پنجم است. یکی از امتیازات این روش آشناییِ نسلهای بعد با تلفظ صحیح واژههاست.
در مواضعی، این حرکتگذاریها ما را با تلفظ اینگونه کلمات در روزگار مؤلف کتاب یا با تلفظ هریک از کاتبان که در قرن پنجم بهسر میبردهاند آشنا میسازد. این شیوه از قرن ششم هجری بهبعد رفتهرفته فراموش شد؛ زیرا از این دوره بهبعد بهندرت در نسخهای میتوان کلمات مشکول یافت.
دستنوشتههای کهن فارسی که واژگان آنها اعرابگذاری شده، اندک نیست. برای نمونه در شماره ۶١ دوفصلنامهٔ آینه میراث مقالهای با این عنوان منتشر شده: «واژههای فارسی در دست نویسی مشکول از تفسیر سورآبادی».
در بهمن ١٣٩٢ رسالهای در مقطع کارشناسی ارشد ایرانشناسی دفاع شد (گرایش اصول نسخهشناسی و مرمت نسخههای خطی و نسخهآرایی) که بخشی از مباحث آن در اینباره است.
عنوان پایاننامه مذکور چنین است: «ویژگی کتابتی نسخ خطی ایرانی شش قرن نخست اسلام».
ویژگیهای کتابتی موردپژوهش در این رساله عبارتاند از: املاء و نگارش تعدادی از حروف، فصل و وصل، کلمات، نگارش کلمات (مشکول)، تاثیر تلفظ در کتابت، نگارش افعال، جمله و… .
در این پژوهش مشخص شده است کاتبان ایرانی با بهره گرفتن از الفبای عربی، با حفظ و انتقال اصول مشترک کتابتی، سنت کتابت پیشاز اسلام را حفظ کردهاند.
نمونه دیگر نسخه خطی تشریح منصوری است که به شماره ۶٨۴٢ در تالار نسخ خطی کتابخانه مجلس نگهداری میشود.
در این نسخه مصور و مشکول، واژههای فارسی و الفاظ عربی حرکتگذاری شده و تمام ۵١ صفحه این نسخه چنین است.
مقاله رسمالخط فارسی در قرن پنجم هجری نگاشته دکتر جلال متینی، مثال دیگری از تحقیقات مرتبط است. وی در این مقاله چند نسخه را از جهات مختلف نگارشی بررسی کرده و مشکول بودن را از ویژگیهای آن نسخ میداند. (مجله جستارهای نوین ادبی، تابستان و پاییز ۱۳۴۶ شماره ۱۰ و ۱۱)
ایشان مختصات رسمالخط نسخ فارسی قرن پنجم هجری را در سه بخش بررسی کرده است:
١. طرز نگارش بعضیاز حروف و کلمات؛
٢. کیفیت انفصال و اتصال کلمات؛
٣. ضبط تلفظ کلمات.
در بخش سوم به بعضی واژههای مشکولِ سه نسخه قرن پنجمی اشاره کرده است.
نمونهها فراوان است و چون موضوع این یادداشت واژگان مشکول رساله الفباء است، به رساله مشکول دیگری برای آموزش کودکان (پیش از مدرسه) اشاره میکنیم.
این رساله که چاپ سال ١٢٨۷ خورشیدی است (دوره قاجار) همه واژهها را برای کودکان حرکتگذاری کرده است. عدد یک را «یَک» اعراب گذاشته و چهار را «چِهار».
مناسب است به تجربهای شخصی و مرتبط با موضوع نیز اشاره کنم که از جهاتی جالب توجه است.
نگارنده خوب بهخاطر دارم که در کودکی، زمانی که کلاس اول یا دوم ابتدائی بودم (در دهه هفتاد شمسی) پدرم سورههای قرآنی و بعضی جملات و عبارات فارسیعربی را به من آموزش میدادند.
روش ایشان مشکولسازی حرفبهحرف کلمهها و جملهها بود. در دفترهایی که در آن دوره به دفترهای کاهی شهرت داشت حرف را با حرکت نوشته و میگفتند بخوان. سپس حرف دوم و اعراب آن و… . بعضی حروف را مینوشتند و حرکتی نمیگذاشتند. میفرمودند حروفی که حرکت ندارد را نخوان و قبلش را به مابعد متصل کن.
به این ترتیب بود که بعضی سوَر کوتاه را آموزش میدادند و با بعضی جملات و عبارات آشنا میکردند.
مرحوم آقای کرمانی اعلی الله مقامه در مشکولسازی واژگان رساله الفباء، از جهتی به ضبط اصح و افصحِ واژههای فارسی و عربی اشاره کردهاند؛ مانند پَیغمبر، چِهار، کافِر، جِهاد و… و از سویی در اعرابگذاری، الفِ ناخوانا را همچون همزه وصل در زبان عربی، اعراب نگذاشتهاند و مثلاً مرقوم فرمودهاند: وٰاجِبَ اسْتْ، دَوٰازْدَهَانْدْ، کٰافِرَ اسْتْ، رٰاسْتَ اسْت و… .
این شیوه نگارش و حرکتگذاری را در رسائل دیگر مرحوم آقای کرمانی رفع اللهُ شَأنَه نمیبینیم و فقط در این رساله که برای کودکان است ملاحظه میکنیم.
این بزرگوار در نوشتههای دیگر به حرکتگذاری در مواضعی که واژه مشتبِه میشود اکتفاء فرمودهاند. ایشان در رساله تنبیهالادباء به این نکته اشاره کرده و میفرمایند:
«و اگر کلمهای نوشتی که به چیز دیگر مشتبه میشود او را آشکار گردان به اینکه اعراب گذاری یا واضح گردانی تا مشتبه نشود.» (مکارم الابرار: فارسی، ج١٣، ص٨۵)
و در موضعی دیگر از همین رساله میفرمایند:
«هیچ اعرابی را در محل اشتباه موقوف منمای.» (همان، ص٨۶).
درباره این فرمایش میتوانیم دو احتمال مطرح کنیم. نخست اینکه میخواهند به مخاطب بفرمایند اعرابی که میگذاری دقیق باشد و اعرابِ هر حرفی بر سر همان باشد، نه در محل اشتباه.
این برداشت را هم میتوان کرد که: «موقوف منمای» را بهمعنای متوقف و معطل درنظر بگیریم. این معنا در متون کهن سابقه دارد. مثلاً «تا کدخدا نرسد کارها همه موقوف باشد.» (تاریخ بیهقی، چ ادیب، ص۲۸۵). چراکه شیوه مختار ایشان مشکولسازی است درحین مشتبه شدن؛ نه اعرابگذاری همه حروف و کلمات. و
«محل اشتباه» بهمعنای موضعی باشد که با کلمه دیگر مشتبِه میشود؛ نه بهمعنای متداول امروزی.
دیگر بزرگان دین رفع الله شأنهم نیز در مواضع خاصی از اعراب الفاظ عربی استفاده فرمودهاند و در واژگان فارسی نیز شاهد استفاده گسترده از حرکات نیستیم.
امروزه برخی از اهالی فرهنگ حرکات را همچون نقطه و تشدید جزو رسمِ خط میدانند و برای تکتکِ حروف واژگان فارسی اعرابگذاری میکنند. الزام و التزامی در کار نیست و هرکس در انتخاب شیوه نگارش مختار است. طرفین ادله خود را دارند که تفصیل آن خارج از نطاق این یادداشت است.
آنچه در این یادداشت در پی آن بودیم توجه مرحوم آقای کرمانی است به نوع و شیوه خاصی از نگارشِ فارسی (مشکولسازی واژگان فارسی) که در رساله الفباء ارائه فرمودهاند. هر چند شیوه مختار ایشان در کتب و رسائل دیگر حرکتگذاری در محل اشتباه است.
در پایان متن کامل این رساله مختصر را تقدیم میکنیم. (فایل PDF در کانال تلگرامی عقاید بارگذاری شده است.)
٨ ربیعالثانی ١۴۴٣
—————————————
*مشکول: خطی که اِعراب و حرکات کلِمات آن نگاشته باشد، صاحب حرکات.