کرونا و احتمالات

از آغاز شیوع بیماری مسری، احتمالات متعددی درباره «آن‌سوی» کرونا مطرح شده است. بعضی وجود بیماری مسری را رأساً انکار کردند و حتی به حدیث «لا عدوی» متمسک شدند (حدیثی که در فرصت‌های گذشته به توضیح آن اشاره کردیم) و بعضی وجود بیماری «کرونا» را منکر شدند! و برخی آن را همچون سرماخوردگی دانستند! و بعضی آن را ساخته بشر و فرآورده اتاق فکر یهود معرفی کردند. بعضی این بیماری را وسیله‌ای برای کم‌کردن جمعیت کره زمین می‌دانند و… .

مهم نیست. تقدیرات رقم خورده و چنین مقدر شده است و فراری از آن نیست. مهم نیست که در ظاهر امر پشت‌صحنه چه خبر است و دست چه کسی در کار است. با همه این احتمالات و بیش از اینها، مؤمنان به احتیاط‌های شرعی و عقلی پایبند هستند. خود را به انجام دستورالعمل‌های پزشکی موظف می‌بینند.

عالم ربانی مرحوم آقای حاج محمدکریم کرمانی اع در مباحث اعتقادی، مثالی را مطرح کرده‌اند که این مثال در جریان برخورد با بیماری کرونا نیز بسیار مفید است.

مضمون مثال ایشان این است که اگر سفره‌ای گسترده شده باشد و غذاهای رنگارنگی بر این سفره باشد و افرادی کنار این سفره به زَحیر شکم دچار شده‌اند و بعضی در کنار همین سفره مُرده باشند، واکنش انسان عاقل چیست؟ آیا بلافاصله به سفره نزدیک شده و از غذاها تناول می‌کند؟ یا صبر می‌کند و با تأمل برنامه‌ریزی می‌کند. به‌ویژه اگر چند نفر کنار سفره باشند و بگویند غذاهای سفره مسموم است و این بیماران و مُردگان از همین غذاها خورده بودند. در مقابل چند نفر دیگر همان‌جا باشند و بگویند غذاهای سفره مسموم نیست و این مُردگان، به‌‌طور اتفاقی یا به‌علت بیماری‌های که داشته‌اند فوت شده‌اند!

عقل سالم حکم می‌کند که باید احتیاط کرد و به این سفره نزدیک نشد. در جریان بیماری مسریِ کرونا نیز چنین است. حتی اگر دست‌هایی پشت‌پرده باشد و سناریویی طراحی شده باشد، چون خبرها به‌طور تواتر می‌رسد که عزیزانی به این بیماری از دنیا رفته‌اند، عقلاً و شرعاً باید از دستورالعمل‌های پزشکی پیروی کرده و سهل‌انگاری نکرد.

تمثیل مرحوم آقای کرمانی اعلی الله مقامه پاسخ مناسبی است برای آنانی که به بهانه‌های واهی در فکر دَورزدنِ بهداشت فردی و جمعی هستند و بدتر از آن، افکار خود را در جامعه پیرامون خود تبلیغ می‌کنند.

این تمثیل زیبا به‌قلم مرحوم آقای کرمانی اع چنین است:

«…از غايت بي‏خردي است كه انسان بر سر مائده‏اي حاضر شود كه انواع اطعمه بر آن باشد، و جمعي كثير و جمي غفير از معقولين را مي‏بيند كه چند غذاي معين را مي‏گويند كه سم قتال است و احدي از آن نخورد مگر آنكه في‏الفور مرد و مردگاني چند را نشان مي‏دهند در كنار آن مائده، و مي‏گويند كه اينها از اين غذاها خوردند و في‏الفور مردند و ما را بر بودن زهر در اينها دليل‌ها و برهان‌هاست علاوه بر تجربه.

و قومي ديگر را مي‏بيند كه در مقابل مي‏گويند كه اينها زهر نيست و اين مردگان اگر چه از اينها خوردند و فی‌الفور مردند، لكن مرگ ايشان اتفاقي بود و از اثر اين غذاها نبود، پس نفهميده و نسنجيده آن شخص بر آن غذاها افتد و از آنها بخورد، البته چنين عملي را جز سفيه بی‌خرد نكند و تا نپرسد و تحقيق ننمايد و ادله طرفين را نشنود ابداً اقدام به خوردن آن غذاها نكند وانگهي كه مي‏بيند كه در مقابل غذاها هست كه به اتفاق فريقين زهر ندارد، و به تجربه معلوم شده است كه ضرري در آنها نيست پس از عقل نباشد كه آن غذاهائي كه يقيناً سمي ندارد بگذارد و از آن غذاهاي مشكوك بخورد.» (مکارم‌الابرار، بخش فارسی، ج۷، ص۱۴۷)

۶ ذوالحجة ۱۴۴۱