با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود…

بسم الله الرحمن الرحیم


آقای مرحوم (اعلی الله مقامه) می فرمایند:

 جميع اين اوضاع بر نهج طبيعت جارى مى‏شود و چون مشيت الهى بر نحو اكراه و اجبار خلق جارى نمى‏شود آن‏چه طبايع خلايق آن را اقتضا نمى‏كند خداوند مشيت را به آن متعلق نمى‏كند مثلاً مشيت هرگز به صعود سنگ بدون قاسرى و نزول نار بدون قاسر قرار نمى‏گيرد و اگر اين اصل را بدانى و بفهمى و بر خود حتم كنى ريشه آمال و امانى بى‏حاصل را از دل خواهى كند ديگر نكشته اميد درويدن نخواهى داشت و طلب نكرده اميد حصول نخواهى پروريد چرا كه اين‏ها خارق عادت حكمت است و خلاف نظم اين عالم، نظم اين عالم بر اين است كه خدا مى‏فرمايد ليس للانسان الّا ماسعى و ان سعيه سوف يرى يعنى نيست براى انسان مگر سعى او و سعى او به زودى به او نشان داده مى‏شود پس نظم اين عالم چون بر نهج معتاد طبايع شد بايد طمع از خارق عادت در امور بريد و سعى كرد تا بر حسب عادت اين عالم حركت كرد پس بدان‏كه در خانه خوابيدن و اُمنيه داشتن كه مِن بعد عالم مى‏شوم يا در عصيان زيست كردن كه خدا مرا خواهد آمرزيد يا كسالت كردن كه دولتى به من خواهد روزى شد و امثال اين‏ها كلاً تخم حسرت و ندامت است كه مى‏كارى و از اين تخم جز حسرت و ندامت نخواهى چيد بايد سعى كرد و تحصيل علم و دنيا و آخرت كرد و به قدر سعى حاصل خواهى برداشت و به غير از اين‏طور خارق عادت است و خارق عادت معجزه پيغمبران است و به جز جهت اقامه حجت آن هم در هنگام ضرورت از ايشان ظاهر نمى‏شد و اما در ساير امور جميع انبيا بر حسب عادت اين دنيا راه مى‏رفتند چنان‏كه خدا هم بر حسب عادت اين دنيا امور را جارى مى‏كند و اين مسئله از غناى مطلق برداشته مى‏شود و از عدل او تعالى قدره پس آن‏چه مى‏خواهى كه بدروى و به قدرى كه مى‏خواهى بكار و به كاشتن هم اكتفا مكن بلكه آبيارى كن به آبيارى هم اكتفا مكن بلكه حراست كن تا هنگام درو آن‏گاه درو كن و ضبط كن و از اين‏جا بدان‏كه محروم‏ترين مردم كاهلان و كسلان مى‏باشند كه عمر خود را به ان شاء اللّه و ان شاء اللّه لفظى گذرانيده و نمى‏دانند كه لايشاء اللّه الّا مايقتضيه الحكمة و العدل و الغناء و خدا نمى‏خواهد غير نظم عالم را و نخواسته غير نظم عالم را پس چه ان شاء اللّه به غلط مى‏گويى؟


ارشاد العوام ج ۴