سیاست پوشالی منهای حاج محمد کریم کرمانی!

….


من قطاری دیدم فقه می برد


                    و چه سنگین می رفت


من قطاری دیدم


که سیاست می برد


                     و چه خالی می رفت


(صدای آب – سهراپ سپهری – تابستان ۱۳۴۱)


می گویند: شیخیه و تابعین محمد کریم کرمانی در حکومت وقت پست های مهم داشته اند و برای همین به آنها خیلی بها داده می شده است.


اما در حقیقت این است که در سیاست زمان قاجار هیچ اسم و رسمی از “حاج محمد کریم کرمانی” که “خان” بوده و با حکومت نسبت داشته وجود ندارد!. تنها راه اثبات این سخن نگاهی ژرف به سیاست زمان قاجار است.


در چند پست قبل درباره روزنامه {وقایع اتفاقیه} نوشتم. و خواهش داشتم که اگر کسی نسخه های این روزنامه را در دست دارد امانت دهد. اما ظاهرا در نزد کسی موجود نبود. از این جهت با پیگیری هایی توانستم سیصد و هفتاد و یک (۳۷۱) شماره ی موجود آن در ایران را به دست آورم. برای پژوهش درباره ی چند نکته لازم بود به این روزنامه رجوع داشته باشم. یکی از آن نکته ها اثبات همین عنوان است: سیاست پوشالی منهای حاج محمد کریم کرمانی.


اینجانب تمام سیصد و هفتاد و یک شماره را ورق ورق نگاه کرده و هر کجا که نامی از حاج محمد کریم کرمانی برده شده بود یادداشت کردم. اما شاید تعجب کنید. با هر ورق زدنی شگفتی من بیشتر و بیشتر می شد. در سیاست هرگز سخنی از حاج محمد کریم کرمانی به میان نیامده است!


کم شماره ای از روزنامه وقایع اتفاقیه است – که قبل از آن با نام “کاغذ اخبار” منتشر می شد – که از کرمان خبرهایی ننوشته باشد. اما هرگز به نام آن جناب در سیاست اشاره نشده است. کسانی که این سخن را قبول ندارند خود به روزنامه وقایع اتفاقیه و در کنار آن به استشهادات محلی و حکومتی موجود از آن زمان رجوع کنند. به ماهنامه “بهارستان” رجوع کنند و اسرار ناگفته ی سازمان اسناد و مدارک را ببینند که از جای جای ایران و جهان در زمان قاجار سخن رانده شده ولی سخنی از حاج محمد کریم کرمانی به میان نیامده است.


و باید اینگونه باشد. خود آن جناب در یکی از موعظه ها فرمودند: “… سر این که من قبول نمی کنم وصی کسی بشوم همین است” (مواعظ آیه نور). در هر صورت ایشان نه در مرافعه ها شرکت داشتند و نه در وصیت ها و امور سیاسی جای خود دارد.


پس از چه رو می گویند که حاج محمد کریم کرمانی در امور سیاسی بوده و دخالت داشته و از جهت جاه و رتبه ی او در حکومت وقت کلام او نفوذ داشته است؟ خیر او از نظر نسب و حسب حکومتی و “خان” بوده ولی هرگز از این نسبت برای خود استفاده ای نکرد و حتی این لقب را خوش نداشتند.


دلیل روشن آن رونامه وقایع اتفاقیه است که تمام امور ریز و درشت ایران و جهان را نگاشته و سخنی از ایشان به میان نیاورده است. وقتی در شماره هایی از این روزنامه از دزدیده شدن خانه ی یک شخص در فراسوی مرزها خبر داده و یا از به چاه افتادن یک مقنی و به سلامت در آمدن او خبر داده و یا از متولد شدن یک جوجه سه سر در فلان شهر ایران خبر داده است چرا از آن بزرگوار خبری نداده!؟ چون هیچگونه دخالتی در امور مملکتی نداشته اند و این برای شخص منصف پر واضح است.


پس از بررسی این سیصدو هفتاد و یک شماره از مجله برای اینجانب علم عادی پیدا شد که فقط در چند مورد از نام آن بزرگوار استفاده شده است. از جمله در شماره ۳۱۴ {پنجشنبه نهم شهر جمادی الثانی سال ۱۲۷۳ قمری} در ذیل نام علمای کرمان:


جناب عمده العلماء و زبده الفضلاء حاجی محمد کریم خان زید فضله.


و در شماره ۳۱۵ {پنجشنبه هفته بعد}:


جناب فضایل و عوارف مآب قدوه العلماء و المحققین افتخار الحاج و المعتمرین حاجی محمد کریم خان سلمه الله تعالی.


در شماره ۱۳ همان روزنامه نامی از حاج محمد کریم خان برده شده که محل تردید است که آیا هم ایشانند یا شخصی دیگر است.


در چند شماره نیز از کتاب های آن بزرگوار در قسمت “اعلانات” (آخرین قسمت روزنامه که معمولا برای آگهی کتاب ها و یا خانه ها استفاده می شد) نام برده شده و اسم آن بزرگوار درج نشده است. در یک شماره نیز همراه کتاب “شهاب ثاقب” با نام “جناب نظام العلماء” از ایشان یاد شده است.


در هر صورت یک سند زنده از عدم دخالت آن بزرگوار در امور سیاسی “روزنامه وقایع اتفاقیه” است که امیدواریم در نظر صاحبان هوش و پژوهشگران ژرف نگر این نکته نصب العین قرار بگیرد ان شاء الله.


پ.ن: کپی نسخه های نامبرده و دیگر موارد در نزد معتقد موجود است.