زندگی نامه یکی از مسددین شیخ احمد احسائی

زندگی نامه یکی از مسددین شیخ احمد احسائی اعلی الله مقامه


 


بد ر الحاج محمد ابراهیم بن حاج محمد حسن خراسانی کاخی کرباسی


 


 


در: ادامه ی مطلب….

سرور  دانشمند  ،   کسی   که  در  دنیای دین و فضیلت شبیه و مانندی ندارد:


بد ر الحاج محمد ابراهیم بن حاج محمد حسن خراسانی کاخی کرباسی


واقع  آن است که  او   منبع علم ها و حکمت ها و کتاب ها و مرکز دایره ی علمای فاضل، نجیب و صالح است. در فضیلت همچون خورشید وسط آسمان و در فیض رسانی: او کجا و نهر های جاری کجا.


باری؛  او   بن    پایه ی فقاهت و اجتهاد صحیح  است. استاد الکل است که از او هر استادی کمال جست. در هر چه مفید به نظر می رسید، نگاه فهم و دقت او بر آن مسلط است. کلمه ی حقیقت و بصیرت  را در برابر همه آشکار کرد ه  و با جرقه ای  از توضیحات  کامل  خود،   شاهراه های هدایت را روشن کرد ، و به وسیله ی بخشی از بیدار باش های کافی خود، روش تفکر و رشد  را بیان نمود. در راه  خدا به حقیقت جهاد، جهاد کرد   و  با  دعوت  های   عالی  خود،   شهر ها  را  آباد  نمود. به برکت  سخنان تازه و جالب   خود،  چنان  اقشار مختلف  مردم را  متذکر   کرد   که به وسیله ی تلاش او لشکریان جهل از آفاق و انفس فرار کردند و هم  به کوشش او بود که قلاده ی بندگی بر گردن همگان بسته شد: پس سایه اش مستدام و عمرش طولانی و دشمنش خوار و در هر صبح و  پسینی امرش مطابق آرزوش باد…


محمد ابراهیم خراسانی کرباسی،  – سلمه الله تعالی  -  چنان که ازدست خط خود او حکایت شده و خط پدرش نیز  یافت شده است،   در   ماه  ربیع  الثانی    سال  1180    به  دنیا  آمد.   تولدش  در اصفهان واقع شد  وقتی  که پدرش  از کاخ   ،   که نواحی  خراسان است،  به  اصفهان  هجرت کرده  بود. قبلاً      مدتی   در  محله ای   به  نام  حوض  کرباس (1)    در شهر هرات زندگی کرد و در دامن پدر    صالح  نیکوکار  خود   تا  نزدیکی  بلوغ پرورش یافت. وقتی  پدرش در اصفهان   در سال 1190  از دنیا   رحلت کرد،   به  آغوش  گرم  وصی  پدرش ،  سرور   حکیم،  عالم عالی قدر  ربانی،  آقا محمد بن مولی محمد رفیع جیلانی  که  ان شاء الله بعد از این  یاد او خواهد آمد، پناه برد  و به  آن چه  که  آن  بزرگوار   و  فاضلان  محضرش  به  آن   از  مبادی   علوم  مشغول بودند،   مشغول شد  تا  آن  که  به سن  تکیف رسید.  و با همان  سن  کم به حج خانه ی خدا که بر  گردن  داشت   شتاب   نمود. از حج   مراجعت کرده   و  به  عتبات  عالیات  عراق  هجرت کرد  تا  از بزرگواران  مشهور  استفاده کند.   مدتی  را  در  نجف  و مدتی  را در کربلا  و  گاهی  هم در کاظمین   به سر برد     تا  آن  که  با  شاگردی   در  درس  مرحوم  بحر العلوم  و  سید محسن کاظمی  و حتی آقا محمد  باقر مروج بهبهانی  و امثال  این بزرگواران  قدس الله تعالی  ارواحهم، در مدتی اندک  به جایگاه   رفیع  علمی  و مقام عالی  خود نائل  شد. به ایران برگشت  و  بیش از پیش  با فاضلین  بزرگوار ی  همچون  محقق   میرزا  ابو القاسم  – صاحب  قوانین  -   و مولی  مهدی  بن  ابی  ذر نراقی   – که در بیشتر فن ها مهارت داشت – رفت و آمد کرد   تا  آن  که   میرزا   ابو القاسم  – رحمه الله  -   به  او  اجازه  ی  روایت  داد   بلکه   چندین  بار  وی  را  امر فرمود   تا   میان  مردم  به  آن چه  خدا  به  او  می  نمایاند  فتوا  دهد  و تلاش  کرد  تا  خراسانی  کتب  احکام  را تصنیف  نماید .  میرزا     – رحمه الله  -  در  دوران  زندگیش غالباً   شهرش   را  به مقصد قم  ترک  نفرمود  با  این  که  هدیه  ها  و تحفه  هایی   لایق  در انتظار  او  بود  .محمد  ابراهیم  خراسانی  کرباسی ،  از میرزا  -  رحمه الله -  با اجازه  ی روایت از وی، روایت می کند. و همچنین با اجازه از شیخ جعفر،  و شیخ جلیل  عارف  ربانی  احمد بن زین  الدین بحرانی، و شیخ فاضل محدث فقیه عبد علی  بن محمد بن عبد الله حسین خطی بحرانی ساکن  نجف  اشرف. و همچنین از گروهی که  راه  والایی را پیش گرفته اند  نیز  روایت  می کند  از جمله:  شیخ  یحیی  بن شیخ  محمد عوامی   و او از استادش:  شیخ حسین بن محمد ماحوذی از شیخ سلیمان بن عبد الله بحرانی – صاحب  “بلغة الرجال” – و  دیگر  استادان بزرگ.  وی  در حال حاضر ساکن  اصفهان  است و در مسجد جامع متوسط معروف  به مسجد  حکیم  اقامه ی جماعت  و تدریس دارد .  اصل  این مسجد ساخت  صاحب  بن عباد وزیر است  که شرح حالش خواهد آمد  و معروف  به مسجد “جو جو” بود چنانکه  در بعضی منابع  معتبر ذکر شده است. و چون سستی  و خرابی  در ساختمان  مسجد  به  وجود  آمد  و  حکیم  داود  هندی  آن  را تجدید بنا کرد،  به نام  او مشهور شد.  و نقل شده است شیخ جعفر بن عبد الله قاضی  – رحمه الله  -  وقتی   نزدیک  این مسجد می رسید از حیوان سواریش پیاده  شده  و می گفت: این مسجد ،    بزرگ تر  از این بنای  جدید  بود . پس  آگاه  باش… و باید  دانست  که  میان  شیخ  و  هم  ردیفش در   سخنرانی  ها  و درس  ها  و هم سوگندش  در شکایت ها  و  ناراحتی  ها  و مونسش  در   نشست  و  برخاست ها،  سید  سند   عالی مقدار؛ شکافنده ی کاوشکر علوم  اجداد  ابرار – صاحب کتاب مطالع  الانوار – که  شرح حالش  و تعظیم نام  نامیش  خواهد آمد ان شاء الله تعالی،   از صفای در دین  و وفای  در هر زمان  و   حمایت و همکاری  در کارها و مواسات  در  هنگام سختی ها و برادری ماندگار و دوستی ریشه دار  و جود  داشت که هرگز  مثل  آن  در     روز و شب دو شبیه  به هم    دیده نشد و  هرگز شبیه  آن  میان  دو   دوست و برادر  به یاد نیامد. و  برای اثبات ثبات  این  دوستی ،   آن که  در طی پنجاه  سال   و یا بیشتر، در  هنگام  تغییرات  و بلاها   ،  هرگز  فتور  و قصوری  هرچند اندک   به هم نرسید. ولی  او  – دام  منه- علم و فقه را در این زمان نمیدید مگر در خودش و دوست و همراهش و   فضیلت را   در غیر  خود و او انکار می نمود و از این خلق شوم دوری جسته و نقدینگی  عمر را مگر در  انتشار معارف و علوم خرج نمی کرد. در احتیاط  و ورع در روش ها و اعمال و برنامه های زندگی و مادیات به جایی رسید که به   زیادی احتیاط وی مثل ها می زدند و در نزد دقت های شدید او  عقل  بزرگان حیران ماند. و در این اخلاق  آشکار او هیچ یک از بزرگمردان را نمی توان با او  مقایسه نمود. و در زهد و ورع  او  همین کفایت است که  با   همه  ی آن  عزت  و بی  نیازی  و     بلندی  و استطاعتی   که  داشت،  قدمی  از  جاده ی  صرفه جویی  خارج نشد  و هرگز   وارد کشمکش   مردم نگردید اگرچه   امر  را  به   رافع خلافی  از میان  دانش آموزان  محضرش و یا یکی از صالحین   دین دار   علمای حوزه اش   واگذار می نمود.و  این شیخ  بزرگوار، مصنفاتی  دارد  از جمله   کتاب  اشارات الاصول در دو جلد بزرگ    که  به پنجاه  هزار  بیت  می رسد (2)   که  در این کتاب  قول   صحیح را  ثابت کرده  و  واقعاً  آن  را محکم نموده است و  بزرگواران  مشهور  به این امر    اقرار  کرده اند .  و همچنین کتاب الایقاظات   که درمبادی  اصول  تصنیف  نموده است . و کتاب  شوارع ا لهدایة  الی  شرح  الکفایة   تصنیف  محققَ سبزواری و مگر بخشی از کتاب  طهارت  و نماز  باقی را در نهایت توضیح  و  ریشه یابی و پاکسازی   شرح کرده است  . و کتاب  منهاج الهدایة الی  احکام الشریعة در دو جلد  که حدود سی هزار بیت است و شامل  فروع بسیار،  روش  زیبا، عبارات  رسا، اشاره هایی  به جا است   و   همچون کتاب  قواعد  و تحریر   است در بسیاری  مسائل و محکم کاری و  زیبا سازی جمله ها. در حدود بیست سال  است آن را تصینف  نموده  و جز بخشی از ابواب حدود و دیات، باقی تمام است. و همچنین کتاب الارشاد، و النخبة   فی العبادات  به زبان فارسی، رساله ای در مناسک حج   آن هم به زبان فارسی، و رساله ای در تنقیح مسئله ی صحیح و اعم که  جزء  چیزهای تماشایی در این زمانه شده است، و رساله ای در    مسئله ی تنباکو   برای شخص روزه دار ، و رساله ای در متعلقات  مسئله ی تقلید میت،  و  دیگر  کتاب ها  شامل حاشیه نویسی ها و رساله ها . وی در حال حاضر  به فقه و اصول اشتغال دارد. و همچنین دو فرزند بزرگوار فقیه دارد که بیشتر قرائت هایشان برای پدر بزرگوارشان بوده است و در اصول  تصنیف ، و یا شرح   بر کتاب های پدر  و یا دیگر کتاب ها داشته اند  و به خصوص بزرگی آن ها که مصنفاتش در شهرها مشهور است   و داماد سید علامه ی بزرگوار  باشد که قبل از این یاد و بزرگداشت  ایشان گذشت   . و هم از جانب ایشان و هم از جانب پدر  اجازه ی اجتهاد دارد   قبل از آن که کسی قبل از او موفق به اجازه  شود. خداوند تا ظهور امام منتظر  و دولتش،   نگاه دار او باشد…


پی نوشت ها:


1.   درباره  ی  وجه  تسمیه  ی   آن  محله  به حوض  کرباس  گفته  شده است    زنی  از  شیعیان  دستور  داد   در آن جا  حوض آبی    از     درآمد  حلال  خودش  که  از راه  بافت  پارچه   و سپس  فروش  آن پارچه    برای  ساخت  حوض  به  دست آورده بود  بسازند   و  آن حوض  را بر ای  شیعه ی امامیه  (اثنی عشریه) ای  که  در آن شهر بودند وقف کرد .  و  آن  محله  به  آن  حوض  مشهور شد. بعد از مدتی مضاف  کلمه را به جهت   استعمال  زیاد حذف کردند و گفته شد: محله ی کرباس. و پدر   محمد  ابراهیم  خراسانی  (صاحب   این شرح احوال)  قبل از پادشاه  آن زمان ، در آن مکان  نماز  جماعت    به  تجمع  اهل  تشیع   اقامه  می کرد    و  مدتی  هم  ادامه  داشت -  و الله  العالم  -  منه ره.


2. هر بیتی  پنجاه  حرف  است. مترجم (وبلاگ عقاید)


روضات الجناة   ج 1 ص 44