خمس

 خُمس‌ یعنی یک‌پنجم !

آیا خمس به‌همین سادگی است؟!
مشایخ ما، اعلی الله مقامهم، درباره موقعیت خمس این‌گونه تعبیر آورده‌اند: «هی من
امهات المسائل و معضلات الاحکام» (مسئله خمس، از مهم‌ترین مسائل و مشکل‌ترین احکام
است.)

اگرچه مسئله خمس و احکام آن در
شریعت ذکر شده است، نفمیدن مفهوم خمس ده‌ها یا شاید صدها پرسش به‌وجود آورده است.

پژوهشگران این حوزه کتاب‌های
فراوانی درباره این موضوع نوشته‌اند؛ ولی شاید فقط درصدی از این پرسش‌ها کاسته شده
است. روحیه برخی افراد این است که فقط می‌خواهند پاسخ صورت‌مسئله خُمسیِ خود را به‌دست
آورند: یعنی خمس به یک‌مِلک با مشخصات فلان و سابقه فلان تعلق می‌گیرد یا خیر و
هرگز به‌دنبال دانستن مسئله‌های زیربنایی خمس نیستند: همان مسئله‌هایی که بیشتر
پرسش‌های ایشان را پاسخ می‌دهد. آنچه در این نوشتار خواهید خواند، همه احکام خمس
نیست؛ بلکه تمرکز این‌جانب بر احکامی بوده است که امروزه به‌دانستن آن نیازمندیم؛
چراکه تمام مسئله‌های خمس، با تمام فراز و نشیب‌ها و وجوه مختلف، حداقل صد و یک
مسئله است! و جالب‌تر آنکه «کتاب‌الخمسِ» فتوایی مشایخ ما، اعلی الله مقامهم، یکی
از خلاصه‌ترین مباحثِ فتوایی ایشان است!

در ادامه، به‌نکته‌هایی مکتبی
درباره این موضوع اشاره می‌کنم و امیدوارم دقت خوانندگان، پرسش‌های پیرامون این
موضوع را به‌تعادل برساند.

نکته: ادامه مسئله‌هایی که
امروزه به‌توضیح آن‌ نیازی نداریم، عبارت «تفصیل دارد» را ذکر کرده‌ام.

خمس واجب است در

1. غنیمت‌های جنگی؛ جنگی که با
اجازه امام،‌ علیه‌السلام، انجام شده باشد؛

2. آنچه از معدن‌ها استخراج می‌شود
(تفصیل دارد؛)

3. گنج‌هایی که کشف می‌شود و
صاحب آنها معلوم نیست (تفصیل دارد؛)

4. آنچه از دریاها استخراج می‌کنند
(تفصیل دارد؛)

5. آنچه از مخارج سال زیاد می‌آید
(مسئله‌ای مهم که گاه فراموش می‌شود؛)

6. مالی که از ناصب به‌دست می‌آید؛

7. ارثی که از فامیلِ دور به‌‌انسان
می‌رسد و ارثی است که انسان هیچ فکر نمی‌کرده به‌او برسد؛

8. اَرباح مَکاسِب (سودی که
انسان از کاری که می‌کند به‌دست آورد.)

نکته‌هـــا

1. خمس یکی از واجبات اسلام
است؛

2. کسی که مالِ مخلوطی دارد،
یعنی حلال و حرامش مشخص نیست، اگر نمی‌تواند صاحب مال‌ها را پیدا کند، خمس آن مال
را بدهد تا حلال شود؛

3. جایز نیست تصرف‌کردن در
مالی که هنوز خمس آن پرداخت نشده است؛

4. در مال‌هایی که خمس به آن‌ها
تعلق می‌گیرد، یک‌دفعه خمس‌دادن کافی است؛

5. در باقیمانده اجرت کسی که
به‌حج رفته، خمسی نیست؛

6. خمس، باید پس از خارج‌کردن
مخارجِ سال محاسبه شود: یعنی باید مخارج سال را حساب کرد و از کلِ مال خارج کرد،
سپس خمسِ باقیمانده مال را محاسبه نمود؛

7. هدیه‌‌ای که به‌شخص می‌دهند،
خمس ندارد؛

8. ضروریات زندگی، جزو مخارج
است و خمس ندارد.

مصارف خمس

خمس (یک‌پنجمِ مال) را شش سهم
قرار داده‌اند.

سه‌سهم آن (نصف خمس) مالِ
امام، علیه‌السلام، است و سه‌سهم دیگر، سهمی مال یتیمان بنی‌هاشم و سهمی مال فقرای
ایشان و سهمی مال ابناء‌السبیل ایشان است. ابناء‌السبیل اشخاصی هستند که در سفر بی‌پول
شده‌اند و هیچ پولی ندارند.

بنی‌هاشم، در اینجا، یعنی
اشخاصی که از طرف پدر و مادر یا فقط از طرف پدر سید هستند. این اشخاص سید، باید
شیعه دوازده‌امامی باشند و مخالف هیچ ضرورتی در دین نباشند. نکته جالب آنکه به بنی‌هاشم
زکات تعلق نمی‌گیرد و این خمس برای ایشان، به‌جای زکات است.

خمس در زمان غیبت امام زمان
علیه‌السلام

زمانی میان فقها پانزده نظریه
درباره «خمس‌دادن در زمان غیبت امام زمان» وجود داشت؛ اما آنچه برای ما مهم است
نظر مشایخ، اعلی الله مقامهم، می‌باشد. آنچه ایشان به‌آن فتوا داده‌اند، این است
که باید در زمان غیبت هم خمس داد و خمس‌دادن واجب است.

درباره مصارف آن فرموده‌اند که
حرام است خمس را به نواصب و سایر فرقه‌های منحرف از راه ائمه، علیهم‌السلام، داد؛
بلکه باید فقط برای شیعه دوازده‌امامی در نظر گرفت. به‌این عبارت دقت کنید:

«در زمان غیبت که دسترسـ[ی] به
خود آن بزرگوار نیست، هرگاه به‌مصرف اهمّ امورِ در نظر امام برسد، اولی است؛ چراکه
در زمان ظهور هم امام، علیه‌السلام، سهم خود را به‌همان مصرف می‌رساند و اهمَ امور
در نظر امام، نشر امر ایشان است.»

نکته مهم و سخن پایانی

آنچه خواندید، کلیاتی درباره
خمس بود و وظیفه شخص است که شرایط خود را با این کلیات بسنجد و حکم را به‌دست
آورد؛ اما اگر شرایط شخص با آنچه ذکر شد متفاوت است، باید به‌طور حضوری خصوصیاتش
بررسی شده  و تکلیف هر مسئله، مطابق با خصوصیات شخص روشن گردد.

و بالاخره باید شخص به‌یاد
داشته باشد که سهم‌سادات و سهم امام‌دادن،‌ صدقه‌دادن یا هدیه‌دادن نیست؛ بلکه
امام، علیه‌السلام، در خمسِ مال «شریک» است. چه شخص بخواهد؛ چه نخواهد!

منابع:

حاج محمد کریم کرمانی، اعلی
الله مقامه، الجامع لأحکام الشرایع؛

حاج میرزا محمد باقر شریف
طباطبایی، اعلی الله مقامه، کفایةالمسائل؛

حاج محمد کریم کرمانی، اعلی
الله مقامه، رسالة فی الخمس؛

مجمع‌الفتاوای عربی، ج2؛
همچنین: مجمع‌الفتاوای فارسی؛

گردآوری سید‌هاشم لاهیجانی،
حدیقة‌الاخوان؛

پاسخ‌های کتبی استاد، حفظه‌الله؛

فرمایش‌های مجلسی استاد، حفظه‌الله؛

رسالة توضیح‌المسائل نُه مرجع، تدوینِ لطیف و سعید راشدی.

-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-

پس‌نوشت: امیدوارم مدتی تأخیر را توجیه کنید! اگر بخواهم همه علت‌های ننوشتنم را بنویسم، خود، مقاله‌ای مستقل خواهد شد.

ممکن است بخش «نظر بدهید» که زیر هر متن قرار دارد، ریز دیده شود. لطفاً مکان‌نمای موس را روی متن ریز حرکت دهید تا به شکل دست شود؛ آن‌گاه کلیک کنید تا صفحه نظرسنجی باز شود