حقّ
حضرت زهرا عليهاالسلام
«حق
حضرت فاطمه» در ميان ائمهى معصوم خاندان رسالت
عليهمالسلام،
حق خيلى بزرگى است. خود ائمهى ما نسبت به
حق حضرت فاطمهى زهرا بيش از حقوق ديگران از ايشان احترام مىگزاردند.
ائمهى
ما خودشان حجت خدا بودند اما در جاهايى كه وظيفه داشتند حوائجشان را از راه توسل
از خدا بخواهند، نوعا در توسلاتشان به مادرشان حضرت فاطمهى زهرا سلام الله عليها
متوسل مىشدند. حضرت باقر عليهالسلامكسالت
پيدا كردند و بيمار شدند. دستور فرمودند: برويد براى من دعا كنيد و به مادرم فاطمه
سلام الله عليها توسل بجوييد. خودشان هم براى شفاى خود به حضرت فاطمهى زهرا سلام
الله عليها متوسل شدند.
حق حضرت فاطمه سلام الله عليها در ميان اين بزرگواران، بيش از سايرين مورد احترام
همهشان بوده است. از اين بزرگوار خيلى احترام مىكردند.
و
البته اين احترامها بىجهت نبوده است. شما از همين كنيهى مبارك حضرت فاطمه (امّ
ابيها) مطلب را بدانيد.
امّ ابيها به حسب فارسى يعنى مادر پدرش. ولى به معناى مادر ظاهرى نيست. معانى
متعدد دارد اما آنچه كه به دست مىآيد به هر معناى مناسبى كه بگيريم، در جاى خودش
معلوم است.
حضرت
فاطمه بر رسول الله حق دارد چون به او «امّ ابيها» مىگوييم. خداوند بعد از ولادت
و به دنيا آمدن رسول الله، طولى نكشيد مادرش را از دنيا برد. و همچنين خدا پدرش
را قبل از ولادتش از دنيا برد كه كسى حقى بر رسول الله نداشته باشد. يعنى رسول خدا
خودش را مرهون حقى نبيند و آزاد ببيند. اما حضرت فاطمه امّ ابيها شده و بر گردن
پدر حق پيدا كرده كه پدر را به احترام از حق حضرت فاطمه واداشته است.
همه
نقل كردهاند مخصوصا از عايشه نقل شده: هر موقعى كه فاطمه بر پدر وارد مىشد، پدر
از جا برمىخاست و به استقبال فاطمه مىرفت. ملاحظه كنيد، همان كارى است كه انسان
نسبت به مادر وظيفه دارد. رسول الله از جا حركت مىكرد و به استقبال فاطمه مىرفت،
دستهاى فاطمه را مىگرفت و مىبوسيد، ميان سينهى فاطمه را مىبوييد و مىفرمود:
من بوى بهشت را از زهرايم استشمام مىكنم. پيشانى فاطمه را مىبوسيد. فاطمه را مىآورد،
در جاى خود مىنشاند و خود رسولالله دوزانو حضور فاطمه مىنشست. در سخن گفتن با
فاطمهى زهرا بسيار مؤدبانه سخن مىگفت، البتهرسول الله سراپاى وجودشان ادب است،
معلوم است: اِنّ
اللهَ اَدَّبَ نبيَّه فَاَحسَنَ تَأْديبَه.
اگر
كسى اين دو بزرگوار را نمىشناخت كه پدر و فرزند هستند و از راه وارد مىشد ؛ طرز
نشستن و احترام گزاردن رسول الله، اين طور نشان مىداد كه رسول الله خادم و
خدمتگزار حضرت فاطمه است. به تعبير ديگر نوكر حضرت فاطمه است و ايشان خاتون و خانم
است. رسولاللّه صلىاللهعليهوآلهاين
طور احترام مىگزارد.
به
عكس هم همين طور بود. هر موقعى كه رسول خدا
صلىاللهعليهوآلهبر
حضرت فاطمه وارد مىشدند، حضرت فاطمهى زهرا از جا حركت مىكردند و به استقبال پدر
مىآمدند. دستهاى پدر را مىبوسيدند. پشت سر پدر حركت كرده و پدر را مىآوردند جاى
خود مىنشاندند. خودشان حضور پدر مثل كنيز براى پدر حرمت دارى مىكردند. آن چنان
كه باز اگر كسى مىآمد و نمىشناخت، فكر مىكرد: زهرا كنيز رسول اللّه صلىاللهعليهوآلهاست.
حتى
يكى از معانى «ام ابيها» هم به معناى خدمتگزار است. خدمتگزار پدر بود. خدمتگزار
خيلى معنى دارد. از وقتى كه اين بزرگوار در اين عالم قدم گذارد، براى رسول الله
«بركت» بود. بعضى انّا
اَعطيناك الكوثر را به ذريهى بسيار معنى
كردهاند. يعنى خداوند همهى فرزندان رسول الله را كه بنا بود از صلب مطهر ايشان
باشند، از صلب اميرالمؤمنين و رحم طاهرهى حضرت فاطمه قرار داد. پس آن بزرگوار
وسيلهى كثرت نسل و زيادى ذريه گرديد. اللهم
ارزقنا معرفتهم و محبتهم و شفاعتهم بحق الزهراء
عليهاالسلام
و ذريّتها النّجباء عليهمالسلام .