رساله در علم بنائی
از تصنیفات عالم ربانی و حکیم صمدانی
مرحوم آقای حاج محمد کریم کرمانی اعلی الله مقامه
«* مکارم الابرار فارسی جلد ۱۵ صفحه ۲۷۲ *»
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله و سلام علي عباده الذين اصطفي و بعد،
سؤال: آيا به غير از طرق متعارف ميتوان شاغول کرد يا نه؟
جواب: شاغول به جهت فهميدن آن است که طرف مقصود آيا بر سطح زمين عمود هست يا نه به چندين قسم ميتوان آن را فهميد يکي آنکه آئينهای که يک طرف آن خط مستقيمي باشد بر روي زمين گذارد به طوري که عکس آن طرف ديوار را در آن آئينه منطبع بيند و منطبق بر آن طرف مستقيم آئينه شود اگر از پايين آن ديوار تا بالا بر آن خط مستقيم طرف آئينه منطبق شد طرف ديوار شاغولي است و الا فلا و يکي آنکه از روي زمين از پاي آن دماغه که ميخواهد شاغول کند از دو جانب اندازه گرفته نشان کند که هر دو اندازه مساوي باشد بعد با ريسمان کار از بالاي آن دماغه به هر اندازه بسنجد اگر مساوي است شاغولي است و الا فلا، مثال در هامشه کشيده شده است، دماغه ا د را خواستيم شاغول کنيم از يک طرف ب د از يک طرف د ج اندازه گرفتيم هر دو مساوي و با ريسمان از ا تا ب گرفتيم مساوي بود با آ تا ج فهميديم شاغولي است و از هر طرف که بخواهد شاغول کند همين کار کند به شرط آنکه زمين مسطح باشد چنانکه بعد گفته خواهد شد بعد سر و ته دماغه همين که شاغولي شد ريسمان ميگيرد از سر به ته کار و پس و پيش باقي دماغه را اصلاح کند چون به تعجيل خواستهايد همين دو قسم کافي است.
سؤال: آيا ميتوان خط آبي دور بگردانند بي شمشه و آب؟
جواب: بلي ميتوان، آن محلي را که ميخواهيد خط آبي بگردانيد به يک
«* مکارم الابرار فارسی جلد ۱۵ صفحه ۲۷۳ *»
جاي از آن محل نشاني بکنيد و دو طرفش را به قدری فاصله دو نشان ديگر به تخمين بکنيد به يک فاصله که هر سه به يک باد باشند و از آنجا شاغولي بياويزيد و در پايينتر در سطح ديوار هم نشاني بکنيد بعد ريسماني را بک سر بر نشان پايين بگذاريد و يک سر بر يکي از آن دو نشان از آن محل بالا بعد همان اندازه را باز يک سر بر نشان پايين گذارد و يک سر ديگر بر نشان دويمي اگر درست آمد مابين آن دو نشان را خط کند که آن خط آبي است و اگر درست نيامد نشانها را پايينتر يا بالاتر گذارد تا درست آيد مثال، خواستيم خط ا ب را آبي بکشيم نشان جيم گذارديم و شاغول کرديم و نشان د گذارديم و از ا تا ج و از ج تا ب برابر بود و مساوي و با ريسمان از د تا ا و از د تا ب را گرفتيم برابر بود پس خط ا ب خط آبي شد و اگر از د تا ا با د تا ب کم يا زياد شد نشان ا يا ب را پايينتر يا بالاتر ميگذارد و ريسمان ميگيرد تا هر سه نشان برابر شود و قسمهاي ديگر هم ميتوان لکن به جهت تعجيل به همين اکتفاء شد.
سؤال: با ريسمان کوتاه ميتوان قناس خانه پر طول و عرض را گرفت يا خير؟
جواب: بلي ميتوان يک سمت ديوار را بگيرد نشاني در پاي ديوار کند و دو نشان ديگر به يک فاصله در دو طرفش بکند بعد آن مياني را مرکز کند و قوس به فاصله آن دو نشان بکشد و آن قوس را دو نيم کند و از مرکز به باد آن نشان ميان قوس خط بکشد تا هرجا که خواهد يا تا پاي ديوار مقابل چه خورده خورده چه يک مرتبه خلاصه به طول ريسماني که دارد خط ميکشد به باد نشان اول تا به ديوار ديگر به هرجا که رسيد دو طرف آن نشان را دو نشان بکند به اندازهاي که ريسمان دارد به يک فاصله و در يک جاي از اين خط هم که آورده بود نشاني کنيد و از اين نشان به هر يک از آن دو نشان اندازه گيرد اگر اندازه کم آمد آن سر ديوار پس است و اگر زياد آمد پيش است و همچنين از ديوار ديگر به ديوار مقابل، مثال، ديوار ا ه نقطه ج نشان کرديم و دو طرفش ب د نشان کرديم و
«* مکارم الابرار فارسی جلد ۱۵ صفحه ۲۷۴ *»
قوس کشيديم و قوس را دو نيم کرديم و نشان و کرديم به باد و از ج خط کشيدیم تا ي بعد از جاي ز اندازه گرفتيم تا ح و ط مساوي بود يافتيم که ديوار ح ط مساوي است با ديوار ا ه و همچنين ديوار ا ح را با ه ط ميسنجيم قناس معلوم ميشود و از اين قسم آسانتر هم هست ولي موقوف به مشافهه است.
سؤال: چاهي صد زرع است ميخواهيم ببينيم که کجا آبش رو ميآيد و آلات و ادواتي نداريم مگر سه چهار چوب يک زرعي و دو زرع ريسمان.
جواب: آسان است. سه عدد يا دو عدد از آن چوبها را به زمين بکارد به فاصله يک وجب يا دو وجب و قد اين چوبها کوتاهتر باشد از آن چوب ديگر به حد معيني بعد از آنکه زمين را مسطح کرده باشد چنانکه عرض خواهم کرد و چوب ديگر که بلندتر است بدهد ببرند و در جايي به زمين کنند که سر آن چوب در قراول با سر اين چوبها برابر شود هرجا که برابر شد آن مکان پايينتر است از اين مکان به قدر طول آن چوب لکن به قدر اين چوبها بايد کم کرد بعد اين چوبها را ميکند و در جاي آن چوب ميکارد به همانطور که عرض شد و آن چوب را ميدهد ببرند باز دور و در جايي بکارند که باز در قراول مثل اول شود و همچنين حساب نگاه دارد تا صد زرع شود آنجا آب رو ميآيد. مثال، چوب ا ب ج هر يک نيم زرع بودند کاشتيم و چوب د را بردند در جايي کاشتند که قراول سر ا ب ج با سر د برابر شد و چوب د يک زرع بود پس از جاي ا تا جاي د نيم زرع تفاوت دارد و جاي د نيم زرع پايينتر است بعد چوبهاي ا ب ج را برديم در جاي د کاشتيم و د را داديم بردند دورتر غرض آنقدر از چوب که از زمين بيرون است معتبر است و چوب را هم بايد راست زمين کرد که چوب شاغولي باشد و اما مسطح کردن زمين بايد دايره بر زمين رسم کرد و چوبي در مرکز آن نصب کرد شاغولي و فاصله سر آن چوب را با دور دايره بگيرد ريسماني به اندازه عرض دايره دور بگرداند اگر درست است زمين مسطح است و الا فلا.
«* مکارم الابرار فارسی جلد ۱۵ صفحه ۲۷۵ *»
سؤال: مناري که صد زرع طول باشد و دور دايرهاش در روي زمين سه زرع باشد و دور دايره سر منار دو زرع چطور بايد چيد تا آنکه دور تا دور شاغولي باشد تا بالا و بالا به دو ذرع منتهي شود.
جواب: آسان است در روي زمين مسطحي خطي راست ميکشيد که يک زرع باشد طولش به جهت آنکه قطر هر دايره ثلث دور دايره ميشود تقريباً بعد به فاصله صد زرع خطي ديگر ميکشيد که آن خط ثلث دو زرع باشد و قناس با خط اول نداشته باشد و قناس آن را به طوري که گذشت ميگيرد بعد از دو طرف خط اول به خط دويم خط ميکشد به اين واسطه قطر منار در هر رگي معلوم ميشود بعد از آن چوبي را ميگيرد به سه زرع يا چهار زرع به قدري که روزي کار ميکند يک چوبي ديگر به عرض به سر آن چوب نصب ميکند که آبي باشد بدون تفاوت و يک زرع باشد آن وقت آن چوب را در مرکز منار هر روز نصب ميکند و ببيند که زرع چندم منار است و عرض مابين آن دو خط که در زمين کرده در آن زرع چقدر است بر چوب بالا نشان کند به طوري که فاصله دو طرف چوب برابر باشد بعد از آن به آن نشان ريسماني ببندد و سر ريسمان را بر سطح منار کج کند و به قرار آن ريسمان بالا رود و روز به روز چوب را بالاتر نصب کند و اندازه را تنگتر کند به قرار آن دو خط تا بالاي منار. مثال همه در هامشه است چون به اينطور بسازد بدون تفاوت پايين سه زرع دوره شود و بالا دو زرع و باقي اطراف منار را اگر بخواهد شاغولي کند يک ريسماني را بگيرد و سرش حلقه کرده به چوب ميان اندازد و در هر رگ آن
«* مکارم الابرار فارسی جلد ۱۵ صفحه ۲۷۶ *»
ريسمان را با ريسمان گچ کرده نشان بدهد و دور بگرداند اگر برابر شد همه آجرها درست است و الا فلا.
سؤال: ديواري به شکل مثلث که شصت زرع ارتفاع آن ديوار باشد و شصت زرع طرف پهن آن و پنج زرع قطر آن به اين شکل چند زرع ميشود همه آن به طور مساحت.
جواب: ارتفاع آن را در نصف طرف پهن آن ضرب کند و حاصل را در قطر ضرب نمايد چنانکه شصت را در سي ضرب کرديم هزار و هشتصد وشد هزار و هشتصد را در پنج ضرب کرديم نه هزار شد پس مساحت اين ديوار به طور زرع اندر زرع نه هزار زرع ميشود.
غرض که اين سؤالات به جهت امتحان است و جواب امتحان همينقدر هم کافي است و دانستن اينها يا ندانستن دليل حقيت دين کسي نيست ولکن خدا بايد حجت هر صاحب حجتي را دفع کند و ميکند و السلام علي من اتبع الهدي.
کتبه محمدکريم بن ابرهيم حامداً مصلياً في سنة 1262 تمت.