07-11 رسائل فارسی جلدهفتم – رساله در شرح احاديث نهي حضرت آدم از خوردن گندم ـ مقابله

شرح احاديث نهي حضرت آدم علیه السلام از خوردن گندم

 

از مصنفات:

عالم ربانی و حکیم صمدانی

مرحوم آقای حاج محمد باقر شریف طباطبایی

اعلی‌الله مقامه

 

 

«* رسائل جلد 7 صفحه 157 *»

بسم الله الرحمن الرحيم

و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين

و بعد بعضي از اعاظم و اعيان كه امتثال امر ايشان لازم بود مرا امر فرمودند به شرح احاديثي كه وارد شده است كه خداوند عالم جلّ شأنه نهي كرد آدم7 را از خوردن گندم و خواست كه از گندم بخورد و اگر او نخواسته بود كه آدم گندم بخورد نمي‏توانست بخورد و مشيت آدم غلبه نمي‏كرد بر مشيت خدا. و همچنين امر كرد شيطان را به سجده آدم و نخواست كه شيطان سجده كند و الا غلبه نمي‏تواند بكند مشيت شيطان بر مشيت خدا و راه اشكال ايشان اين است كه اگر چنين است پس از براي چه حكم به اخراج آدم شد از بهشت و هرگاه خواست كه شيطان سجده نكند و نكرد، از براي چه معذّب است؟

جواب: پس عرض مي‏كنم خدمت ايشان كه اين مطلب را در وجود خودتان و ساير مردم مي‏توانيد مشاهده كنيد.

پس فكر كنيد كه خداوند جلّ شأنه عقل و هوش و شعور و چشم و گوش به شما عطا فرموده و شما مي‏دانيد كه اگر خود را از مكان بلندي بيندازيد هلاك خواهيد شد و اگر نيندازيد نجات خواهيد يافت. پس اگر به اختيار خود از روي عمد بدون غفلت خود را از مكان بلند انداختيد و هلاك شديد، خداوند عالم جلّ شأنه خواسته بود و اگر نخواسته بود شما نمي‏توانستيد خود را بيندازيد و مشيت شما نمي‏توانست غلبه كند بر مشيت خدا و حال آنكه خداوند به عقل و به شعور و قدرت و چشم و گوشي كه به شما داده بود به شما رسانيده كه در اين كار هلاكت شما است و ملامت شما بر خود شما است در نزد جميع عقول و اگر خود را نينداختيد و هلاك نشديد خدا نخواسته بود كه بيندازيد و الا مشيت شما غلبه نمي‏كرد بر مشيت خدا و حال آنكه در اين احتراز مدح شما است و شما به نعمت حيات منعم شده‏ايد و در نزد صاحبان شعور ممدوحيد.

پس در اين مثل فكر كنيد و منعّم بودن درستكاران را و معذّب بودن بدكاران را بيابيد و بدانيد كه از براي خداوند جلّ شأنه دو مشيت است: يكي مشيت كونيه كه آنچه در عالم

 

 

«* رسائل جلد 7 صفحه 158 *»

حدوث موجود شده به همان مشيت موجود شده و بدون آن مشيت و بي‏خواست او چيزي موجود نخواهد شد، و يكي مشيت شرعيه است كه مشيت محبوبه و مبغوضه است و اين مشيت همراه اختيارات خلق است…([1])  و مي‏شود كه يكي از اين دو چيز را خدا بخواهد مانند مشيتي كه همراه فعل شما است كه شما هلاك خود را نمي‏خواهيد و راضي نيستيد و كراهت داريد و همين كراهت شما مشيت مسخوطه خدا است در حق شما به مسخوطه بودن آن در نزد شما. در خانه اگر كس است اين حرف بس است و اگر تفصيل مي‏خواهيد به رساله جبر و تفويض رجوع فرمائيد كه مطالب آن را در هيچ كتابي به آن‌طور نخواهيد ديد. حرره محمدباقر في عاشر شهر شوال.

 

([1]) ظاهرا نسخه خطي موجود افتادگي دارد.