پاسخ تعليقه
بعضي از برادران روحاني
از مصنفات:
عالم ربانی و حکیم صمدانی
مرحوم آقای حاج محمد باقر شریف طباطبایی
اعلیالله مقامه
«* رسائل جلد 6 صفحه 73 *»
بسم اللّه الرحمن الرحيم
و صلي اللّه علي محمّد و آله الطيبين و لعنة اللّه علي اعدائهم اجمعين.
و بعد چون بعضي از برادران روحاني تعليقهاي به اين خاكسار مرقوم داشته بودند و از دو مطلب جواب خواسته بودند لازم شد كه عبارت خود ايشان را بنويسم و جواب عرض كنم.
بعد از تعارفات مرسومه فرمودهاند كه آمدن من به اينجا به جهت تحقيق دو مطلب بود: يكي در خصوص شرح حديث كميل كه در فقره اطفيء السراج فقد طلع الصبح فرمودهاند اين سرّي است از اسرار و ظاهر ميشود اين اسرار حال الي مسير هفتاد سال كه بفرماييد كه هنگام نوشتن چه زمان بوده و چند سال است و آن سرّ چيست كه ظاهر شده يا ميشود.
عرض ميكنم كه مراد از شرح حديث كميل كه فرمودهاند شرحي است كه شيخ مرحوم اعلي اللّه مقامه بر حديث مذكور نوشتهاند و لكن نفرمودهاند كه اين سرّ ظاهر ميشود حال الي مسير هفتاد سال بلكه فرمودهاند: «و في قوله7 فقد طلع الصبح اشارة الي سرّ مكتوم من اسرارهم: وضع اللّه عليه حجاباً مسيرة سبعين عاماً لو اذن في بيانه لكتبه من اذن له ببيانه» و ترجمه اين عبارت اين است كه قول امام7 اشاره است به سرّ مكتومي از اسرار ايشان: كه گذارده است خداي سبحانه بر آن سرّ حجابي را به قدر رفتن هفتاد سال راه. و مراد اين است كه از آنجايي كه اين سرّ است تا آنجايي كه مردم هستند هفتاد سال راه است و نفرمودهاند كه ظاهر ميشود حال الي هفتاد سال و چون آن برادر با جان برابر چنين فهميده سؤال كرده از مبدأ تاريخ نوشتن و سؤال كرده كه آيا سرّ چيست كه ظاهر شده و آيا ظاهر شده يا نشده.
پس عرض ميكنم كه آن سرّ، سرّ توحيد و سرّ حقيقت است و در همه زمانها از
«* رسائل جلد 6 صفحه 74 *»
براي اهلش ظاهر است و در همه زمانها از براي غير اهلش مخفي است و فاصله ميان غير اهل تا آن سرّ در همه زمانها به قدر هفتاد سال راه است چرا كه آن سرّ در مقام اعلي واقع است كه مقام مؤثر باشد و مقام غير اهل در مقام اسفل و مقام اثر واقع است و در ميان مؤثر و اثر هفتاد سال راه است كن كه قول مؤثر است فاصله است ميان او و اثر او چنانكه مشيت فاصله است ميان مخلوقات و ميان فاعل آن و لفظ ظاهر كُن كه كاف و نون است و مجموع هفتاد است اشاره به اين درجات است در علم جفر و اعداد و اين هفتاد سال دخلي به اين سالهاي مشهور متعارف ندارد، خود را در اين جور مطالب معطل نكنيد، علم چيزي را كه خداوند نداده تكليف به آن هم نكرده و لايكلّف اللّه نفساً الاّ ما آتاها پس هركس كه ميداند آن سرّ چيست كه ميداند و هركس نميداند نخواهد دانست و نميتواند دانست تا آنكه هفتاد سال راه طي كند علوم و اعمالي كه مكلّفٌبها هستند اموريست ميسور هركس در آنها به سر برد رستگار شد و آن چيزي كه علم آن موضوع از عباد است مكلّفٌبه نيست و كسي به آن نخواهد رسيد و طلبكننده آن باز خواهد ماند از طلب كردن و تحصيل كردن مأمورٌبه و چون از اينها بازماند و به آن چيزي كه خيال كرده نرسيد خاسر و خائب خواهد بود.
من آنچه شرط بلاغ است با تو ميگويم | تو خواه از سخنم پند گير و خواه ملال |
و السلام.
فرمودهاند: و مطلب دويم حديثي كه مرحوم مجلسي انار اللّه برهانه در كتاب خود نوشتهاند و مرحوم فيض نيز در تفسير صافي در حروفات مقطعه قرآن در اول سوره الم ذلك الكتاب حديثي را نوشته كه حضرت باقر7 فرمودند در حروف مقطعه قرآن علماً جمّاً و الف لام ميم ذلك الكتاب در بعثت پيغمبر9 است و در آن زمان از هبوط آدم از هزاره هفتم صد و سه سال گذشته بود و در نزد الم خروج حسين7 و نزد الف لام ميم ص خروج بني عباس و عند الف لام را ظهور قائم ما است. هركس را جويا شدم كه به چه نوع بايد حساب
«* رسائل جلد 6 صفحه 75 *»
كرد، كسي نتوانست اين دو مرحله از مرحمت و عنايت سركار بندگان به نوع صريح جواب ميخواهم.
عرض ميشود: طريقه حساب، همان حساب ابجد متعارف است و بعضي چنين خيال كردهاند به حساب مغاربه است و حال آنكه در همين حديث ميفرمايند كه الف واحد و لام سي و صاد نود است و حال آنكه صاد به حساب مغاربه شصت است پس حساب در اين حديث همان حساب متعارف است و لكن اين حديث چنانكه ظاهر است در رموز و اسرار غيبيه وارد شده و تعجب ميكنم از كساني كه خواستهاند حل رمز آن را كرده در كتابها صريحاً بنويسند و درصدد برآمدهاند و غفلت كردهاند از حديث معروف كه فرمودند كذب الوقاتون و هركس وقت معيني از براي ظهور امام7 قرار دهد دروغگو است پس در اخبار و احاديث به جز علامات نوعيه چيزي ديگر نفرمودهاند و از اين جهت در اين حديث شريف هم وقت معيّني@وقتي معيّن خل@ نفرمودهاند چرا كه مبدأ تاريخ را مجمل گذاردهاند به غير از مبدأ تاريخ ظهور پيغمبر9 و مبادي تواريخ بسيار است چنانكه پوشيده نيست و هركس گمان كند كه ميتواند به يكي از قواعد حسابيه اين حديث را معني كند گمان غلطي كرده و خيال خامي نموده و شاهد بر اين مدعي@مدعا خل@ عجز تمام محاسبين است. بلي اگر كسي مبدأ تاريخ را دانست از براي او آسان خواهد بود و چنين كسي به تعليمي خاص از امام7 مبدأ را يافته و چنين كسي هتك اين سرّ را نخواهد كرد و اين امر بعينه مانند علم اكسير است كه نصيب هركس شد به آساني به او ميرسد و نصيب كسي كه نيست به مشقّت هم به آن نميرسد بلكه از علم اكسير هزار مرتبه مشكلتر و آسانتر است چرا كه ممكن است كه منافقي يا كافري به آن برسد اما اين اسرار به غير از مؤمن به كسي نخواهد رسيد. اگر از من ميشنويد به راحت تمام استراحت كنيد و خود را در پيدا كردن اين قبيل چيزها به تعب نيندازيد كه به جز زحمت حاصلي از براي شما نخواهد داشت. اگر حرف مرا شنيديد بالفعل به راحت خواهيد افتاد و اگر نشنيديد بعد از زحمات بسيار خواهيد
«* رسائل جلد 6 صفحه 76 *»
فهميد كه من صدق عرض كردهام و اگر مستحق شديد يقيناً منعي از جانب خداوند نيست و اگر فکر ميكرديد كه امري را كه مردم بايد منتظر باشند در شب و روز در هر هفته و ماه و سالي معيّن كردن آن معني ندارد چرا كه امري كه معلوم باشد در وقت معين همان وقت منتظر است و بس و در هر صبح و شامي منتظر نخواهد بود و ما امر الساعة الاّ كلمح البصر او هو اقرب و ان يرونه بعيداً و السلام علي صاحب السرّ و النجوي و رحمة اللّه و بركاته.
و قد تمّت في عصر يوم الخميس من شهر جمادي الثانية من شهور سنة 1290@1295 خل@ حامداً مصلّياً مستغفراً.