انصافها و بيانصافيها
در
دوازدهمين نمايشگاه بينالمللي كتاب خراسان رضوي
گزارش كوتاهي از كتاب هايي كه در نمايشگاه خراسان رضوي به نمايش درآمد تقديم ميكنم. متأسفانه به دليل برخورد با يك كتاب خاص، حوصله مفصلنويسي ندارم اما لازم ميبينم كه به چند كتاب اشاره كنم. در حقيقت هر كدام از كتابهايي كه به معرفي آن خواهم پرداخت، نمايندهاي است از گروهي از كتابها.
مناسب است در ابتدا، مروري داشته باشيم بر گزارش سال گذشته از نمايشگاه كتاب تا هم مقدمهاي باشد بر اين گزارش و هم آشنايي با كتابهايي كه در سال گذشته معرفي كردم و امسال براي جلوگيري از تكرار، از آن نامي نمي برم:
گزارش نمایشگاه کتاب سال 1388 ش
گزارش امسال (1389) از نمايشگاه كتاب
(تصاوير، بعد از متن است).
– روش جديدي در بازاريابي مسئلههاي اعتقادي از جمله مسئله شيخيه، بابيت و بهائيت: كتابهايي كه با عنوان پرسخ و پاسخ اعتقادي به چاپ ميرسد، به بهانههايي به مسئله شيخيه اشاره دارد. البته جواب اينگونه پرسشها كه “شيخيه چه گروهي است” و…، براي آنكه مطابق با ذوق و سليقه جوانان باشد، شاخ و برگهايي پيدا كرده و اصطلاحات روز را هم اضافه مي كنند. (تصوير 1 و 2)
— در اين ميان كتاب هايي يافت مي شود كه به بررسي “موعودشناسي و مهديباوري” پرداختهاند ولي به هر دليلي، وارد بحث فرقهها در باب اعتقاد به مهدويت نشده و بدون هيچ اشارهاي به شيخيه كتاب را تمام كردهاند. (تصوير 3)
— قشر ويژهاي از كتابها، به بررسي شيعه و اعتقاديات شيعه پرداخته است ولي تا زمان غيبت صغري و مناسب ديده است كه به هيچ وجه مسائل مطرح شده در زمان غيبت كبري را عنوان نكرده و كتاب را به پايان ببرد. اينگونه كتابها از نظر تاريخي به بررسي پرداخته و بدون هيچگونه نظريهپردازي و يا نقد و بررسي كار را به سرانجام رسانيدهاند. (تصوير 4)
—- كتابهايي ديده شده است كه به تاريخ زمان غيبت امام عصر عليه السلام و عجل الله فرجه پرداخته است و درباره شيخيه و بابيت و بهائيت اظهار نظري نكرده و فقط به عنوان ادعاي مهدويت، فهرستوار نام رئيس بابيه را ذكر كرده است (تصوير 5 و 6)
—– خوشبختانه كتابهايي نوشته شده است كه با محوريت شيعه نگاشته شده و حتي تا بررسي فرقههاي غلوكنننده پيش رفته است اما نامي از شيخيه به ميان نياورده است. اين كار ممكن است دليلهايي داشته باشد از جمله آگاهي لازم نويسنده از شيخيه. (تصوير 7 و 8)
—— به دليل آنكه بزرگان شيخيه را “فقيه و عالم” ميدانند اما آنها را “حكيم” نميدانند، در مباحث كلامي و فلسفي و عرفاني، نامي از آنها برده نميشود (تصوير 9) و اگر هم در جايي ذكري از آنها به ميان آيد، به صورت حاشيهاي و ترجيحاً به صورت پانوشت و ترجيحاً همراه با طعنه.
——- بيشك در كتابهاي تاريخ ايران به شيخيه و بابيه اشاره شده است. در سال گذشته به برخي از كتابهاي تاريخ اشاره كردم و نياز به تكرار نيست. در اين گزارش به يك نمونه اكتفا ميكنم؛ كتابي كه در گزارش سال گذشته هم به صورت ديگري به نمايش گذاردم. (تصوير 10)
——– روش جديدي كه مد شده است، جمعآوري مطالبي است با عنوان “فرهنگِ…” كه همچون فرهنگ لغت، مدخلهايي دارد كه مناسبت با موضوع دارد. در كتاب “فرهنگ الفبايي مهدويت”، در مدخل “ب – بابيه” مطالبي درباره اين گروه ذكر كرده است.
——— آخرين كتابي كه به معرفي آن ميپردازم و در حقيقت همراه تأسف و آه فراوان است، كتابي است كه به بازخواني كتاب “محمد حسين طباطبايي” پرداخته است كه در گذشته با نام “شيعه در اسلام” چاپ شده بود. در چاپهاي پيشين اين كتاب، بعد از ذكر فرقههاي منحرف شده از شيعه همچون اسماعيليه، زيديه، كيسانيه، واقفيه و…، در چند خط درباره شيخيه مطالبي نوشته شده است. نويسنده نگاشته است:
(شیعه در اسلام؛ انشعابات شیعه ص 74)
خاتمه ی فصل: دو طایفه ی شیخیه و کریمخانیه که در دو قرن اخیر در میان شیعه ی دوازده امامی پیدا شدهاند نظر به این که اختلافاتشان با دیگران در توجیه پاره ای از مسائل نظری است نه در اثبات و نفی اصل مسائل، جدایی ایشان را انشعاب نشمردیم.
در چاپ اخير گذشته از بازنگري و ويرايش جديد كتاب، اين دو خط نيز حذف شده است. (دو تصوير آخر) نميدانم چه بگويم. قضاوت بيانصافيهاي اين دوره از نمايشگاه را به عهده اشخاص منصف ميگذارم.
تصويرها در ادامه مطلب
{بخش تصاوير، به زودي كامل ميشود}انصافها و بيانصافيها
در
دوازدهمين نمايشگاه بينالمللي كتاب خراسان رضوي
گزارش كوتاهي از كتاب هايي كه در نمايشگاه خراسان رضوي به نمايش درآمد تقديم ميكنم. متأسفانه به دليل برخورد با يك كتاب خاص، حوصله مفصلنويسي ندارم اما لازم ميبينم كه به چند كتاب اشاره كنم. در حقيقت هر كدام از كتابهايي كه به معرفي آن خواهم پرداخت، نمايندهاي است از گروهي از كتابها.
مناسب است در ابتدا، مروري داشته باشيم بر گزارش سال گذشته از نمايشگاه كتاب تا هم مقدمهاي باشد بر اين گزارش و هم آشنايي با كتابهايي كه در سال گذشته معرفي كردم و امسال براي جلوگيري از تكرار، از آن نامي نمي برم:
گزارش نمایشگاه کتاب سال 1388 ش
گزارش امسال (1389) از نمايشگاه كتاب
(تصاوير، بعد از متن است).
– روش جديدي در بازاريابي مسئلههاي اعتقادي از جمله مسئله شيخيه، بابيت و بهائيت: كتابهايي كه با عنوان پرسخ و پاسخ اعتقادي به چاپ ميرسد، به بهانههايي به مسئله شيخيه اشاره دارد. البته جواب اينگونه پرسشها كه “شيخيه چه گروهي است” و…، براي آنكه مطابق با ذوق و سليقه جوانان باشد، شاخ و برگهايي پيدا كرده و اصطلاحات روز را هم اضافه مي كنند. (تصوير 1 و 2)
— در اين ميان كتاب هايي يافت مي شود كه به بررسي “موعودشناسي و مهديباوري” پرداختهاند ولي به هر دليلي، وارد بحث فرقهها در باب اعتقاد به مهدويت نشده و بدون هيچ اشارهاي به شيخيه كتاب را تمام كردهاند. (تصوير 3)
— قشر ويژهاي از كتابها، به بررسي شيعه و اعتقاديات شيعه پرداخته است ولي تا زمان غيبت صغري و مناسب ديده است كه به هيچ وجه مسائل مطرح شده در زمان غيبت كبري را عنوان نكرده و كتاب را به پايان ببرد. اينگونه كتابها از نظر تاريخي به بررسي پرداخته و بدون هيچگونه نظريهپردازي و يا نقد و بررسي كار را به سرانجام رسانيدهاند. (تصوير 4)
—- كتابهايي ديده شده است كه به تاريخ زمان غيبت امام عصر عليه السلام و عجل الله فرجه پرداخته است و درباره شيخيه و بابيت و بهائيت اظهار نظري نكرده و فقط به عنوان ادعاي مهدويت، فهرستوار نام رئيس بابيه را ذكر كرده است (تصوير 5 و 6)
—– خوشبختانه كتابهايي نوشته شده است كه با محوريت شيعه نگاشته شده و حتي تا بررسي فرقههاي غلوكنننده پيش رفته است اما نامي از شيخيه به ميان نياورده است. اين كار ممكن است دليلهايي داشته باشد از جمله آگاهي لازم نويسنده از شيخيه. (تصوير 7 و 8)
—— به دليل آنكه بزرگان شيخيه را “فقيه و عالم” ميدانند اما آنها را “حكيم” نميدانند، در مباحث كلامي و فلسفي و عرفاني، نامي از آنها برده نميشود (تصوير 9) و اگر هم در جايي ذكري از آنها به ميان آيد، به صورت حاشيهاي و ترجيحاً به صورت پانوشت و ترجيحاً همراه با طعنه.
——- بيشك در كتابهاي تاريخ ايران به شيخيه و بابيه اشاره شده است. در سال گذشته به برخي از كتابهاي تاريخ اشاره كردم و نياز به تكرار نيست. در اين گزارش به يك نمونه اكتفا ميكنم؛ كتابي كه در گزارش سال گذشته هم به صورت ديگري به نمايش گذاردم. (تصوير 10)
——– روش جديدي كه مد شده است، جمعآوري مطالبي است با عنوان “فرهنگِ…” كه همچون فرهنگ لغت، مدخلهايي دارد كه مناسبت با موضوع دارد. در كتاب “فرهنگ الفبايي مهدويت”، در مدخل “ب – بابيه” مطالبي درباره اين گروه ذكر كرده است.
——— آخرين كتابي كه به معرفي آن ميپردازم و در حقيقت همراه تأسف و آه فراوان است، كتابي است كه به بازخواني كتاب “محمد حسين طباطبايي” پرداخته است كه در گذشته با نام “شيعه در اسلام” چاپ شده بود. در چاپهاي پيشين اين كتاب، بعد از ذكر فرقههاي منحرف شده از شيعه همچون اسماعيليه، زيديه، كيسانيه، واقفيه و…، در چند خط درباره شيخيه مطالبي نوشته شده است. نويسنده نگاشته است:
(شیعه در اسلام؛ انشعابات شیعه ص 74)
خاتمه ی فصل: دو طایفه ی شیخیه و کریمخانیه که در دو قرن اخیر در میان شیعه ی دوازده امامی پیدا شدهاند نظر به این که اختلافاتشان با دیگران در توجیه پاره ای از مسائل نظری است نه در اثبات و نفی اصل مسائل، جدایی ایشان را انشعاب نشمردیم.
در چاپ اخير گذشته از بازنگري و ويرايش جديد كتاب، اين دو خط نيز حذف شده است. (دو تصوير آخر) نميدانم چه بگويم. قضاوت بيانصافيهاي اين دوره از نمايشگاه را به عهده اشخاص منصف ميگذارم.
تصويرها:
تصویر ۱
تصویر ۲
تصویر ۳
تصویر ۴
تصویر ۵
تصویر ۶
تصویر ۷
تصویر ۸
تصویر ۹
تصویر ۱۰
تصویر ۱۱