دين و ابعاد آن (۱)
1- تعريف دين
نظر به اينكه مصالح و مفاسد خلق را (به طور كامل و تمام و همهجانبى) جز خدا كسى نمىداند، پيامبرانى برگزيد و آن مصالح و مفاسد را به آنان آموخت و آنها را در ميان بندگان خود فرستاد تا آنها را به آنان بياموزند و اطاعت و امتثال فرمان آن پيامبران را واجب و لازم قرار داد و آن را »ايمان« ناميد و مخالفت و تمرّد از فرمان آن پيامبران را »كفر و عصيان« نام گذارد.
آنچه صلاح دلها و ذاتها و حقيقتهاى بندگانش در آن بود، »اعتقادات، معارف و اصول دين« ناميده شد و آنچه صلاح نفوس آنان در آن بود، »اخلاقيات و آداب« ناميده شد و آنچه صلاح بدنهاى آنان در آن بود، »احكام و سنّتها« ناميده شد.
و مجموعهى آنها را »دين« گفتهاند و گاهى هم اين مجموعه را »شريعت« ناميدهاند. و البته نام رسمى آن »اسلام« است: انّ الدين عند اللّه الاسلام، و من يبتغ غير الاسلام ديناً فلن يُقبل منه، و رضيت لكم الاسلام ديناً…… (ادامه در ادامه مطلب)
2- سه بُعد دين
قال رسول اللّهصلى الله عليه وآله: »الشريعة اقوالى و الطريقة افعالى و الحقيقة احوالى« (شريعت، گفتار من و طريقت، رفتار من و حقيقت، حالتهاى من است).
طبق اين حديث شريف است كه دين به سه بُعدِ »حقيقت، طريقت و شريعت« تقسيم شده است.
ما در دو قسمت پيش، در بحث »هدف از ارسال رسل استبصار است« كليّاتى دربارهى اين سه بعد ارائه داديم گرچه مناسب بود كه اين بحث را به طور مفصّل نيز ادامه دهيم، ولى به دليل كمى مجال براى ارائهى بحثهاى متنوع، به رؤوس و كليات مطالب اشاره مىشود (و البته از بعضى دقائق و نِكات نمىتوان گذشت و به ذكر آنها خواهيم پرداخت):
3- معانى لغوى سه بُعد دين:
مناسب است قبل از شروع در بحث، معانى لغوى اين سه بُعد بيان شود و با اندكى توجه، مىيابيم كه ميان معنى لغوى هر كدام با معنى اصطلاحيش (كه بعد ذكر خواهد شد)، مطابقت كاملى وجود دارد:
حقيقت: در لغت آمده است: »حقيقة الشىءِ: كُنهه«. يعنى حقيقت چيزى، »كُنْهِ« آن است و »كنه« در لغت به معنى ذات، مايه و اصل هر چيز است.
طريقت: در لغت آمده است: »طريقة الرجلِ: مَذهبه« يعنى طريقهى شخص، مذهب و راه و روش اوست.
شريعت: در لغت آمده است: »الشريعة مثلُ الشِّرعة، و هى مورد الناس للاستسقاء سميت بذلك لوضوحها و ظهورها« يعنى لفظ شريعت، مانند شرعه است و شرْعه، جايى است كه مردم براى طلب آب به آنجا مىروند و به اين نام ناميده شده است به جهت آشكارى و پيدايى آن.
4- معانى اصطلاحى سه بُعد دين:
آنچه كه در امر دين بر انسان درك و فهم آن لازم است، سه قسم است. براى تعريف هر يك عبارتى از آقاى مرحوم (اع) را نقل مىكنيم:
قال مولانا الكريم (اعلى اللّه مقامه الشريف): »…انّى وجدتُ العلم ثلاثاً، علماً هو من المبادى البعيدة للعمل و هو العلم بحقائق الاشياء و يسمى ب»علم الحقيقة« و علماً مقروناً بالعمل و هو العلم باصلاح النفس و تزكية الاخلاق و كيفية التخطّى و السير الى اللّه سبحانه و يسمى ب»علم الطريقة« و علماً بكيفية الاعمال و حسنها و قبحها و حلالها و حرامها و يسمى ب»علم الشريعة«.
ايشان مىفرمايند: آنچه را كه شخص بايد در امر دين فرا گيرد، سه قسم است (كه آنها را علم – آگاهى – مىناميم):
1- علمى كه از سرچشمههاى ابتدائى عمل (انجام دستورهاى الهى) است كه به »علم حقيقت« ناميده مىشود و عبارت است از آگاه شدن به حقيقت موجودات (جهان و جهانيان).
2- علمى كه با عمل (انجام دستورهاى الهى) همراه است و آن، آگاه شدن به روش اصلاح نفس و پرورش اخلاق پسنديده و گامبرداشتن و رفتن به سوى خداوند سبحان كه »علم طريقت« ناميده مىشود.
3- آگاه شدن به خوبىها و زشتىها، رواها و نارواهاى كارهاى انسانى (دستورهاى شرعى الهى) كه به »علم شريعت« ناميده مىشود.
در قسمت بعد، به ذكر كليات ديگرى خواهيم پرداخت.