مکتب استبصار/قسمت نهم

جمع‏بندى بحث‏هاى گذشته



 همان‏طور كه مى‏دانيم – و در قسمت‏هاى نخستين اين بخش بيان شد -، لُبّ و حقيقت مكتب استبصار را در اين مختصر نمى‏توان گنجانيد و تمام بحث‏هايى كه مطرح مى‏شود، كليات قسمت‏هاى مختلف اين مكتب نورانى است. با اين همه، براى آماده‏سازى هرقسمت و گنجانيدن مطالب در آن، سعى زيادى شده است و اميدواريم كه تا حدودى سودمند واقع شده باشد.
  

در اين قسمت، ابتدا بحث‏هاى گذشته را فقط عنوان مى‏كنيم و از توضيح و تفسير خوددارى مى‏كنيم؛ زيرا تمام مطالب مدّ نظر بوده و احتياجى در تكرار نيست. و اين عنوان‏بندى بحث‏هاى گذشته، به جهت آن است كه شايد كسى گمان كند كه اين سلسله بحث‏ها – تا قسمت نهم -، بحث‏هايى منقطع از يكديگر بوده‏اند. از اين جهت هربحثى را عنوانى قرار داده و كليّات آن بحث را مطرح مى‏كنيم.


    ۱- اسلام، تشيّع، استبصار


 در قسمت نخسين، تعريف سه اصطلاح »اسلام، تشيّع و استبصار« ارائه شد و در ضمن آن، تعريف »مسلم، شيعه و مستبصر« بيان گرديد.
    ۲- مكتب استبصار
 استبصار از نظر لغت به چه معنا است؟ استبصار، از نظر قرآن و احاديث چه موقعيتى دارد؟ و معنى اصطلاح مكتب استبصار به طور صحيح چيست؟
    ۳- مشايخ مكتب استبصار
 آن بزرگانى كه به طور قطع و يقين بزرگ اين مكتب هستند، چه كسانى هستند؟ خصوصيات ايشان چيست؟ و از همه مهم‏تر، چگونگى شناخت يك بزرگ شيعه به چه صورت امكان دارد؟ در اين قسمت، به تمامى اين سؤالات پاسخ داده شد.
    ۴- شناخت كاملين شيعه (دو قسمت)
 در قسمت اول اين بحث، عبارتى از آقاى مرحوم (اع) در شرح فرمايشى از سيّد مرحوم (اع) نقل شد. در اين فرمايش، تمام خصوصيات كلّى بزرگان و كاملين شيعه را بيان فرموده‏اند.
 و در قسمت دوم اين بحث، به بررسى مقامات چهارگانه‏ى كلّى و نورانى ايشان پرداخته و به طور بسيار فشرده به اهمّ مطالب جلد چهارم كتاب مبارك »ارشادالعوام« اشاره شد.
    ۵- هدف از ارسال رسل »استبصار« است (دو قسمت)
 در قسمت اول اين بحث، به اثبات اين مطلب پرداخته شد كه مقصود از ارسال پيامبران و نصب اوليا، به كمال رسانيدن انسان‏ها است و دلايل اين مطلب بيان شد. در پايان اين قسمت، دورنمايى از سه بُعد دين ارائه شد و حاملين هركدام از ابعاد دين را توضيح داديم.
 در قسمت دوم اين بحث، آخرين مطلب را ادامه داده و حاملين ظاهرى سه بُعد دين و نفس ناطقه‏ى قدسيه را بيان كرديم.
    ۶- دين و ابعاد آن (دو قسمت)
 بنابر مناسبت آخرين بحث، توضيح ابعاد دين را پيش كشيده و بعد از بيان مقدماتى به اصل بحث پرداختيم.
 آن مقدمات عبارت بودند از: توضيح دين، دليل تقسيم دين به سه بُعد، توضيح معناى لغوى هريك از ابعاد و توضيح معناى اصطلاحى آن‏ها بنا بر فرمايشى از آقاى مرحوم (اع).
 در قسمت دوم، فرمايشى از سيّد مرحوم (اع) نقل شد كه در آن كليّات هركدام از ابعاد دين را بيان فرموده‏اند. در ذيل هرفقره از عبارت ايشان، توضيحات تقريباً مفصّلى درباره‏ى موارد هربُعد بيان گرديد.
    ۷- مطلبى كلّى
 در  اين قسمت ، مطلب بسيار مهمّى را يادآور مى‏شويم كه در تمام بحث‏هاى مكتب استبصار، جارى است و اختصاصى به بحث‏هاى ذكر شده در قسمت‏هاى پيشين ندارد.
 آن مطلب – كه به طور فشرده و اشاره‏وار بيان مى‏شود -، »لزوم ذاتى كردنِ« امر دين است.
 منظور از ذاتى‏كردن، به حدّ باوررسانيدن است. هرقسم و هرمطلب از امور دين، بايد در ما به حدّى رسوخ كند كه مانند جزئى لاينفك در ما موجود باشد.
 اگر بخواهيم »ذاتى كردن« و »به حدّ باور رسانيدن« اعتقادات را با تعبير ديگرى به كار ببريم، كلمه‏ى »معرفت« جوابگو خواهد بود. معرفت يعنى شناخت و شناخت مطلبى وقتى حاصل مى‏شود كه از جهت‏هاى گوناگون آن امر براى شخص مسلّم شده باشد.
 اثرهايى كه بر اين مطلب – ذاتى‏كردن و معرفت امور دينى – مترتّب است، بيش از حوصله‏ى اين قسمت است از اين جهت كليّاتى بيان مى‏شود.
 اگر بخواهيم قاعده‏اى كلّى براى معرفت امور دينى ارائه دهيم، چنين مى‏گوييم:
 علم نفسانى + يقين عقلى = حلول روح‏الايمان در انسان = معرفت.
 »علم نفسانى« آن است كه به امور دينى معتقد باشيم. در اين مرحله، عقيده‏ى ما از چيزهايى كه در كتاب‏ها خوانده‏ايم و يا از اشخاص شنيده‏ايم درست شده است. در اين مرحله، اگر كسى شبهه‏اى وارد آورد، قادر به جوابگويى نخواهيم بود و حيران مى‏شويم.
 اما با ترقى، مرحله‏ى دوم يعنى »يقين عقلانى« در ما بالفعل مى‏شود. براى ورود به اين مرحله، نياز به تحقيق و پژوهش و تحصيل بصيرت است. و كسى كه به اين مرحله رسيد، شبهه‏ها در او اثر نخواهند كرد و در برابر هرشبهه و سؤالى، جواب‏هاى مستدلّ دارد. با ورود به اين مرحله، »روح‏الايمان« در او حلول مى‏كند (توضيح روح‏الايمان و روح‏الكفر در جاى خود مطرح شده است و نيازى به تكرار نيست) و با موجود شدن روح‏الايمان در شخص، براى او در امر دين »معرفت« حاصل شده است.
 »يقين عقلى« در آخرالزمان موقعيت خاصى دارد و كسى كه در اين زمان به اين مرحله دست‏يابد، بايد خدا را شكر كند و روز به روز بر ترقّيات خود بيفزايد.
 به همين مقدار در اين بحث اكتفا مى‏كنيم و كسانى كه خواستار توضيحات گسترده‏تر هستند، به كتب بزرگان و ديگر كتب مكتب مراجعه نمايند.