ملاك ما براى شناخت بزرگان:
ممكن است براى كسى اين سؤال پيش بيايد كه ما با توجه به ظاهر امر كه نمىفهميم آيا فلان شخص، كامل است يا نه؟ پس ملاك ما براى شناخت بزرگان و كاملان چيست؟ از كجا مىيابيم كه ايشان بر ما فضيلتى دارند؟.
به اين توضيح توجّه بفرماييد:
ملاك ما براى شناخت بزرگان:
ممكن است براى كسى اين سؤال پيش بيايد كه ما با توجه به ظاهر امر كه نمىفهميم آيا فلان شخص، كامل است يا نه؟ پس ملاك ما براى شناخت بزرگان و كاملان چيست؟ از كجا مىيابيم كه ايشان بر ما فضيلتى دارند؟.
به اين توضيح توجّه بفرماييد:
- خداوند مىفرمايد: انا خلقناكم من ذكر و انثى (ما شما را از مرد و زن آفريديم)؛ پس از اين حيث، تمام خلق يكسان هستند و هيچ برترى نسبت به يكديگر ندارند.
- و مىفرمايد: و جعلناكم شُعوباً و قبائل (شما را شعبه شعبه و قبيله قبيله كرديم)؛ باز هم شرافتى در بين نيست. قبيله قبيله و شعبه شعبه بودن و اينگونه امور، شرافتى نيست كه كسى بخواهد به اينگونه امور فخر كند.
- بعد مىفرمايد: انّ اكرمكم عند اللّه اتقاكم (گرامىترين شما نزد خدا، با تقواترين شما است)؛ معيار و ملاك و مدار فضيلت و ارزش، »تقوا« است؛ زيرا: تقوا = علم و عمل (كه همان معرفة اللّه است).
پس نتيجهى اين مقدمات اين است كه »ملاك فضيلت، علم و معرفت است«. علم و معرفت است كه باعث تمايز مراتب مىشود، يكى را شخص كاملى مىكند و ديگرى را صعود نمىدهد.
امرى است دقيق و عميق كه در قالب كلمات به چنين صراحت و آسانى گفته شد. از اينجا مىفهميم كه چرا شخصى كامل است و ديگرى ناقص؟ ملاك فضيلت او، تقوا است زيرا: تقوا = علم و عمل (كه همان معرفة اللّه است).
بايد دانست كه ملاك فضيلت، نسبت نيست. زيرا نَسَب، يك امر جسمانى است و نمىشود ملاك فضيلت باشد. حضرت زهراعليهاالسلام از صلب رسول خدا هستند بدون واسطه. اما مقام امام حسن و امام حسينعليهماالسلام از مقام حضرت زهرا بالاتر است و هيچكس نمىتواند انكار كند. هر كس شيعه است، بايد به اين امر اقرار كند كه مقام حسنينعليهماالسلام از مقام حضرت زهراعليهاالسلام بالاتر است.
پس نَسَب، ملاك فضيلت نيست. از اين جهت حضرت رسول اكرمصلى الله عليه وآله به فاطمهى زهرا كه از صلب خودشان است فرمودند: لايغرنّك قول الناس انك ابنة رسول اللّه (مبادا مغرورت كند اينكه مردم مىگويند تو دختر پيغمبرى). البته اين فرمايش رسول خدا، به شكل نهى است ولى نهيى كه تنزيه مىكند زهراعليهاالسلام را (يعنى تو مغرور نمىشوى).
همچنين ملاك فضيلت، عمل نيست؛ آيا امكان دارد شهيدى از شهداى كربلا بدون علم و معرفت، با به شهادت رسيدن به چنان مقامى كه نائل شده است برسد؟ هيچ اين امر امكان ندارد. پس عمل، اگر ضميمهى چيزى بالاتر از خود نباشد، نتيجهاى را كه شخص در نظر دارد را متحقّق نخواهد كرد.
امرى است دقيق و عميق كه در قالب كلمات به چنين صراحت و آسانى گفته شد. از اينجا مىفهميم كه چرا شخصى كامل است و ديگرى ناقص؟.
تقوا »علم است و عمل«. علم و عمل هم »معرفة اللّه« است. پس بزرگان، كاملانى هستند كه به خاطر علم و معرفتشان، ارزش و فضيلت پيدا كردهاند و به درجات كمال نائل شدهاند.
مشايخ ما (اعلی الله مقامهم) چه کسانی هستند؟
ما معتقديم در هر زمانى نقيبان و نجيبانى هستند كه از ديد مردم غايبند و كسى دسترسى به ايشان ندارد مگر اينكه خود بخواهند خود را معرّفى نمايند. كاملين، براى شناسانيدن خود ممكن است در يكى از مظاهر سهگانه تجلى كرده و خود را بشناسانند: نقابت، نجابت (در زمان حضور امام) و مقام معلّمى. بزرگانى كه ما از ايشان نام مىبريم و ايشان را به نام »مشايخ مكتب« مىشناسيم، كسانى هستند كه در مقام معلّمى پا در ميان ما گزاردند.
در اينجا بايد متذكر نكتهاى شويم تا كسى گمانى نبرد. مشايخ عظام – اعلى اللّه مقامهم – نه نقيب هستند و نه نجيب. بلكه علم و معرفت ايشان، علم و معرفت نقبا و نجبا است. يعنى علم نقبا و نجبا، از بزرگان – اعلى اللّه مقامهم – ظهور كرده و از كسان ديگر بروز نكرده است. و البته در بحثهاى بعد به توضيح اين مختصر خواهيم پرداخت.
همهى ما با ايشان آشنا هستيم اما از باب تذكّر، خلاصهاى از زندگى ايشان نقل مىشود و بعد بحث را ادامه خواهيم داد:
نسب: شيخ احمد بن زين الدين بن ابراهيم بن صقر بن داغر.
ولادت: ماه رجب 1166 قمرى محلّ تولد: قريهى مطيرفى.
وفات: 21 ذيقعده 1241 قمرى محلّ وفات: منزل هديّه، سه منزلى مدينه.
علّت وفات: ظاهراً بادِ سام (سموم يا بادِ سام: به بادهاى داغ و خشك بعضى نواحى مثل عربستان و … گفته مىشود).
عمر شريف: 75 سال.
محلّ دفن: بقيع؛ پشت ديوار قبّهى مباركه.
————–
نسب: محمّد كاظم بن قاسم بن احمد بن حبيب.
ولادت: 1212 قمرى محلّ تولد: رشت.
وفات: 11 ذيحجّهى 1259 قمرى محلّ وفات:كربلا.
علّت وفات: مسموميت در بغداد بهوسيلهى داود پاشا.
عمر شريف: 47 سال محلّ دفن: كربلا، پايين پاى شهدا.
————–
نسب: محمّد كريم بن ابراهيم بن مهدىقلى بن محمد حسن بن فتحعلى بن شاه قلى بن … محمدقلى القاجار.
ولادت: 18 محرّمالحرام 1225 قمرى محلّ تولد: كرمان.
وفات: 22 شعبانالمعظم 1288 قمرى محلّ وفات: تهرود.
علّت وفات: ممكن است به علت مسموميت باشد.
عمر شريف: 63 سال محلّ دفن موقّت: كرمان محلّ دفن:كربلا، پايين پاى شهدا.
————–
نسب: محمّد باقر بن محمّد جعفر بن محمّد صادق بن … محمّد ابراهيم بن محمّد باقر محقق سبزوارى.
ولادت: 10 ربيعالاول 1239 قمرى محلّ تولد: قِهى.
وفات: 23 شعبانالمعظم 1319 قمرى محلّ وفات: جندق.
عمر شريف: 80 سال محلّ دفن موقّت: جندق محلّ دفن: مشهدالرّضاعليهالسلام.
————–
هنگام صحبت از اين بزرگواران، براى احترام بيشتر، از اين القاب استفاده مىكنيم:
1- شيخ احمد احسايى (اع): شيخ مرحوم – شيخ بزرگوار – شيخ اوحد – شيخ اجلّ.
2- سيد كاظم رشتى (اع): سيّد مرحوم – سيد بزرگوار – سيد جليل.
3- حاج محمد كريم كرمانى (اع): آقاى مرحوم – آقاى كرمانى – مولاى كريم.
4- محمد باقر شريف طباطبايى (اع): مولاى بزرگوار – سركار آقا – آقاى همدانى.
و البته مىدانيم كه دو لقب »عالم ربّانى و حكيم صمدانى«، به طور مشترك است.
————–
كتابهاى بسيارى از اين بزرگواران در دست است كه فهرستى از آنها به طور مختصر عنوان مىشود تا انشاء اللّه مثمر ثمر واقع شود:
1- كُتُب شيخ مرحوم (اع): مشتمل است بر 115 رساله، 5 خطبه، 35 فائده، 1 مراسله كه در 131 جلد موجود است و 11 جلد از آنها در دست نيست.
2- كتب سيّد مرحوم (اع): مشتمل است بر 166 رساله، 2 خطبه، 3 فائده، 1 مراسله كه در 172 جلد موجود است و 64 رساله از آنها در دست نيست.
3- كتب آقاى مرحوم (اع): مشتمل است بر 246 رساله، 22 فائده، 9 مراسله، 1 مقاله، 252 موعظه، 3 وارده، 32 عائده كه در 267 جلد موجود است و 4 رساله از آنها در دست نيست.
4- كتب مولاى بزرگوار (اع): آن بزرگوار بيش از 160 كتاب، رساله، فائده و مراسله دارند كه به زبان عربى و فارسى تأليف و تصينف فرمودهاند. اكثر كتب ايشان در دسترس قرار دارد.
————–
در قسمت بعد درباره ی شناخت کاملین بیشتر خواهیم نوشت.